عقل از سرم پریده

عقل از سرم پریده .
حسود شده ام .
کمی هم حساس ...
شاید هم‌ دیوانه .
که نکند دیر می آیی ، زود میروی .
که نکند خنده هایت ، نم اشک چشمانت .
وای کم محلی هایت .
یا شاید هم گاهی سکوتت
از دل بریدن باشد .
همه اش تقصیر توست .
عشق تو
پاک خیالاتی ام کرده .
مانده ام
نکند همه ی این بهانه ها
کار دستم بدهند.
میدانی
ساز زندگی که کوک باشد
با ریتم تمام موسیقی های
عا شقانه ی دنیا
این زن است که
با دستانش جادو میکند و
با بوسه هایش
به روزهایت روشنی می بخشد .

آذر فراهانی
برای آنکه خودش میداند
دیدگاه ها (۱)

نگاش حرف میزنھ و صداش بغل کردنیھ...:)🎈🍓

بليت خنده‌هايت را كجا می‌فروشی؟! بگو؛تامشتریثابت سانس‌هايت ش...

مثل آب‌های آزادجریان داریگاهی در سرمو همیشه در قلبم ⁦❤️⁩

"عاشق شدن" مسئله ای نیست!"عاشق ماندن" مسئله‌ی ماست.بقای عشق،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط