آیین های درباری
آیینهای درباری
در مراسم درباری شاه بر تخت مینشست و پردهای به فاصله ده زراع در پیش روی این تخت قرار داشت که شاه را از دید حاضرین پنهان میکرد. در موقع مقرر پرده دار که از فرزندان یکی از اسواران بود پرده را کنار میزد. در فاصله ده زراع از پرده شاهزادگان و اسواران از طبقه خاندان ساسانی میایستادند و در فاصله ده زراع در پشت سر آنها ندیمان و محارم پادشاه و اساتید موسیقی میایستادند و طبقه سوم در فاصه ده زراع از آنها مطربها و مقلدان و بازیگران بودند. در مراسم درباری افراد ناقصالعضو یا بیمار یا از طبقات پایین جامعه (پیشه وران و کشاورزان) راه نداشتند. در حضور شاه کسی صحبت یا زمزمه نمیکرد تا پرده دار (به اشاره شاه) نوازنده یا خوانندهای را فرمان میداد تا موسیقی مورد نظر شاه را اجرا کند. تازمان بهرام گور معمول بود که هر کس درخواستی از شاه داشت باید پیش از شراب نوشیدن شاه به صورت نوشته به شاه تقدیم کند و دستور این بود که هرکس جز این کند گردنش را بزنند. در زمان بهرام گور این رسم تغییر کرد و بهرام دستور داد در زمان مستی نیز درخواستها را پرده دار دریافت کرده و برایش بیاورند. این رسم نا پسند که موجب صدور فرمانهای نادرست میشد بعد ازوی متروک یا اصلاح شد. در مراسم درباری جاسوسانی حضور داشتند و در رفتار افراد حاضر در مراسم و گفتگوی آنها جاسوسی میکردند. به ویژه مراقب بودند که رفتار افراد در موقع عدم حضور شاه چگونهاست. در دو جشن بزرگسال نوروز و مهرگان افراد و بزرگان هدایایی به شاه تقدیم میکردند. هرکس از آنچه خود دوست داشت هدیهای تقدیم میکرد. بازرگانان و توانگران سیم و زر، جنگیان شمشیر و نیزه و اسب راهوار، شعرا و ادبا نیز شعر و خطبه مناسب. در این بین دبیران هدایا را به دقت مینوشتند و هر هدیه آورندهای اگر نیازمند به کمک میشد باید الزاماً از شاه (دربار) درخواست کمک میکرد. در این گونه موارد دوبرابر ارزش هدیه وی از شاه به وی داده میشد و اگر هدیه ارزان قیمت بود مثلاً یک میوه، همان میوه را پر از سکههای طلا کرده و به آورنده پرداخت میکردند. اگر هدیه آورنده در موقع نیاز به دربار رجوع نمیکرد بی حرمتی به شاه تلقی میشد و مجازاتی برای وی در نظر میگرفتند. در ابتدای هر فصل شاه جامههای فصل پیش را به درباریان میبخشید. در مواقعی که جنگی بزرگ پیش میآمد مهمانیهای دربار تعطیل میشد و شاه به جز موبدان موبد، ایران دبیر بد و رئیس اسواران کسی را بر خان نمیپذیرفت و غذای سفره نیز منحصر به نان و نمک و سرکه و سبزی و غذایی به نام بزم آورد میشد. شاه قدری از غذاها میخورد و به سرعت سفره را بر میچیدند و به کار ادامه میدادند.
در مراسم درباری شاه بر تخت مینشست و پردهای به فاصله ده زراع در پیش روی این تخت قرار داشت که شاه را از دید حاضرین پنهان میکرد. در موقع مقرر پرده دار که از فرزندان یکی از اسواران بود پرده را کنار میزد. در فاصله ده زراع از پرده شاهزادگان و اسواران از طبقه خاندان ساسانی میایستادند و در فاصله ده زراع در پشت سر آنها ندیمان و محارم پادشاه و اساتید موسیقی میایستادند و طبقه سوم در فاصه ده زراع از آنها مطربها و مقلدان و بازیگران بودند. در مراسم درباری افراد ناقصالعضو یا بیمار یا از طبقات پایین جامعه (پیشه وران و کشاورزان) راه نداشتند. در حضور شاه کسی صحبت یا زمزمه نمیکرد تا پرده دار (به اشاره شاه) نوازنده یا خوانندهای را فرمان میداد تا موسیقی مورد نظر شاه را اجرا کند. تازمان بهرام گور معمول بود که هر کس درخواستی از شاه داشت باید پیش از شراب نوشیدن شاه به صورت نوشته به شاه تقدیم کند و دستور این بود که هرکس جز این کند گردنش را بزنند. در زمان بهرام گور این رسم تغییر کرد و بهرام دستور داد در زمان مستی نیز درخواستها را پرده دار دریافت کرده و برایش بیاورند. این رسم نا پسند که موجب صدور فرمانهای نادرست میشد بعد ازوی متروک یا اصلاح شد. در مراسم درباری جاسوسانی حضور داشتند و در رفتار افراد حاضر در مراسم و گفتگوی آنها جاسوسی میکردند. به ویژه مراقب بودند که رفتار افراد در موقع عدم حضور شاه چگونهاست. در دو جشن بزرگسال نوروز و مهرگان افراد و بزرگان هدایایی به شاه تقدیم میکردند. هرکس از آنچه خود دوست داشت هدیهای تقدیم میکرد. بازرگانان و توانگران سیم و زر، جنگیان شمشیر و نیزه و اسب راهوار، شعرا و ادبا نیز شعر و خطبه مناسب. در این بین دبیران هدایا را به دقت مینوشتند و هر هدیه آورندهای اگر نیازمند به کمک میشد باید الزاماً از شاه (دربار) درخواست کمک میکرد. در این گونه موارد دوبرابر ارزش هدیه وی از شاه به وی داده میشد و اگر هدیه ارزان قیمت بود مثلاً یک میوه، همان میوه را پر از سکههای طلا کرده و به آورنده پرداخت میکردند. اگر هدیه آورنده در موقع نیاز به دربار رجوع نمیکرد بی حرمتی به شاه تلقی میشد و مجازاتی برای وی در نظر میگرفتند. در ابتدای هر فصل شاه جامههای فصل پیش را به درباریان میبخشید. در مواقعی که جنگی بزرگ پیش میآمد مهمانیهای دربار تعطیل میشد و شاه به جز موبدان موبد، ایران دبیر بد و رئیس اسواران کسی را بر خان نمیپذیرفت و غذای سفره نیز منحصر به نان و نمک و سرکه و سبزی و غذایی به نام بزم آورد میشد. شاه قدری از غذاها میخورد و به سرعت سفره را بر میچیدند و به کار ادامه میدادند.
۸۱۴
۱۲ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.