تمام هنر برای ابر بود اما

تمام هنر برای ابر بود اما
همه برای باران شعر گفتند
__________________________
آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم
آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم

به همین کوچه و این خانه و دیوار اتاق
و به آیینه سلامی برسانم بروم

آخرین بار به لب هات کمی زل بزنم
به دلم طعم لبت را بچشانم بروم

یک کمی خاطره جامانده که بردارم و بعد
تن رنجور خودم را بکشانم بروم

بغض هم واسطه شد خواست دلت را ببرد
تو خریدار نشو،زود برانم بروم

باز باران زده در گوشهٔ چشمم،باید
اشک...در دفتر شعرم بچکانم بروم...🦋🦋💜

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۱)

دلم کمی گرفته،هنوز که جمعه نرسیدهپس چرا این گونه امفکرش را ب...

حال همدیگر رو بپرسیمحتی اگر کاری از دستمان بر نیاید همین پرس...

━━━━💜🦋━━━━من از عهد آدم، تو را دوست دارماز آغاز عالم، تو را ...

در چشمِ من نَیاید خـوبانِ جُمله عالم            بِنگر خیالِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط