یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه​ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی​های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش​ها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله می​داند خدای حال گردان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شب​های تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
اسفندماه 97
🕊 🌹 🕊 همین که هستید و مارو دنبال میکنید یک دنیا سپاس⚡ ️ ️🌹 ⚡ ️ ️🙏
#حس_خوب_عکاسی #عکس #زیبا #بهار
#زندگی#حس_ناب
#عکس_ناب
#مشهد
#عکاسی#هنر_عکاسی #گل#زمستون#عکس_زیبا#عکس_حرفه_ای#عکس#تصویر#شکار_عکس#زیباترین_عکسها#دنیای_عکس#مذهبی
دیدگاه ها (۱)

کهنسال می شویممثل درختدرخت امااین واژ ه یغبار گرفته ی دلگیر ...

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شوددلها همه آماده ی پرواز شودبا بوی...

شما مجموع کل تمام چیزهایی هستید که دیده اید، شنیده اید، خورد...

آدم بدبین گرفتاری را در هر فرصتی می بیند؛ آدم خوش بین فرصت ر...

تقدیر

رؤیای وصل

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط