پیدا شده های گمشده
گاه مسیر مشخص است
هدف واضح
و انگیزه بسیار
اما باز هم بهانه ها گریبانگیر آدمی ست
گمانم همین باشد
خلاصه بگویم
دومین پازل
خود هزار توی پرماجرای دیگری بود
«دانستن» و «هنر»
غرق شدم
در وسعت بیکرانشان
کمالگرا شدم
همه ش را خواستار بودم
و آنچه به عطشم میرسید هیچ بود
نرسیدن مرا آسیب پذیر میکرد و
رویای رسیدن سرمست
ماندم
در پیدا شدگان پازل روح و خواستنم گم شدم
و آنچه را که یافتم
نرسیدن به بی انتها بود
هنوز سرمست از رویای رسیدن و
آسیب پذیر از نرسیدن هایم اما
پیدا شده این قطعه یک معماست:
تو دخترکی پر از شوق هنر و ادبیاتی
پر از سوال های منطقی و تفهیمی
پر از عطش چشیدن
حال بگو دخترک
تو در دومین پازل زندگیت
کیستی و کجا ایستاده ای؟
آینه وار آنچه را که هستی با چشم دل به آغوش بکش و از این معما بگذر
هدف واضح
و انگیزه بسیار
اما باز هم بهانه ها گریبانگیر آدمی ست
گمانم همین باشد
خلاصه بگویم
دومین پازل
خود هزار توی پرماجرای دیگری بود
«دانستن» و «هنر»
غرق شدم
در وسعت بیکرانشان
کمالگرا شدم
همه ش را خواستار بودم
و آنچه به عطشم میرسید هیچ بود
نرسیدن مرا آسیب پذیر میکرد و
رویای رسیدن سرمست
ماندم
در پیدا شدگان پازل روح و خواستنم گم شدم
و آنچه را که یافتم
نرسیدن به بی انتها بود
هنوز سرمست از رویای رسیدن و
آسیب پذیر از نرسیدن هایم اما
پیدا شده این قطعه یک معماست:
تو دخترکی پر از شوق هنر و ادبیاتی
پر از سوال های منطقی و تفهیمی
پر از عطش چشیدن
حال بگو دخترک
تو در دومین پازل زندگیت
کیستی و کجا ایستاده ای؟
آینه وار آنچه را که هستی با چشم دل به آغوش بکش و از این معما بگذر
۱.۶k
۲۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.