کاش چون آینه روشن می شد

کـــاش چُـــون آینـــه روشــن می شد
دِلَـــم از نقـــش تو و خنـــده تـــو
صُبحگــاهـ‍ـان به تنـــم می لغـــزید
گ‍ـــر می دســـت نوارزنــــده تـــو


دیدگاه ها (۰)

تو پاییزی ترین بادی و طوفانی ترین طوفانمنم ان برگ آواره،که م...

پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز… برا...

زنـدگـے درڪ هـمـیـن اڪـنـون اسـت زنـدگـے شـوق رسـیـدن بـہ هـ...

فَـــرقي نَـــدارد ، چــه ساعَـــت از شبانـــه روز بـــاشدصد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط