عشق ماهانه part ¹ نیمه دومش
ویو ته:
داشتم میرفتم ک دیدم ا/ت داره با جیمین خیلی صمیمانه حرف میزنه
محل ندادم به کارم ادامه دادم ولی خیلی عصبی شدم
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ویو ا/ت:
داشتم با جیمین حرف میزدم ک ته و کوک امدن بیرون ته برام قیافه گرفت دلیلش رو. نمیدونستم
من به جیمین یه حس عجیبی داشتم نمیدونستم اسم اون حس چیهه هوم
جیمین میگفت پس فردا تولدشه
میخواد توی عمارت خودش یه جشن بگیره
خیلی خوشحال شدم
بعد گفت میتونی بیای؟
منم گفتم اره
تصمیم گرفتم کادو بگیرم براش
جیمین از رنگ ابی و مشکی خوشش میومد
یه ساعت مشکی و یه عطر ابی براش خریدم و باکس کردمش
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ویو ته:
پس فردا تولد جیمین تصمیم گرفتم برم و براش کادو بخرم برای یه عطر خریدم
کادو کردم گذاشتم تا پس فردا
رفتم [🧖♂️] امدم بیرون
اماده شدم یکم برم خرید برای خودم
ک...
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ببخشید کیوتام اینترنتم رو با زور وصل کردم
ببخشید نیستم :)🐈🍂🕯
داشتم میرفتم ک دیدم ا/ت داره با جیمین خیلی صمیمانه حرف میزنه
محل ندادم به کارم ادامه دادم ولی خیلی عصبی شدم
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ویو ا/ت:
داشتم با جیمین حرف میزدم ک ته و کوک امدن بیرون ته برام قیافه گرفت دلیلش رو. نمیدونستم
من به جیمین یه حس عجیبی داشتم نمیدونستم اسم اون حس چیهه هوم
جیمین میگفت پس فردا تولدشه
میخواد توی عمارت خودش یه جشن بگیره
خیلی خوشحال شدم
بعد گفت میتونی بیای؟
منم گفتم اره
تصمیم گرفتم کادو بگیرم براش
جیمین از رنگ ابی و مشکی خوشش میومد
یه ساعت مشکی و یه عطر ابی براش خریدم و باکس کردمش
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ویو ته:
پس فردا تولد جیمین تصمیم گرفتم برم و براش کادو بخرم برای یه عطر خریدم
کادو کردم گذاشتم تا پس فردا
رفتم [🧖♂️] امدم بیرون
اماده شدم یکم برم خرید برای خودم
ک...
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
ببخشید کیوتام اینترنتم رو با زور وصل کردم
ببخشید نیستم :)🐈🍂🕯
۲۷.۸k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.