رمان اجبار در زندگی
رمان اجبار در زندگی
پارت ۶
مینجین خب حالا مامانت اینا ک ای میان
ا.ت نمیدونم حتماً تا شب میان
مینجین خب حالا چیکار میکنی
ا.ت تا شب اینجا میمونم بعد میرم خونه
مینجین هیی ا.ت امشب بریم بار
ا.ت ایی ار بریم
مینجین فعلا استراحت کنیم بعد بریم خرید بعدیشم بریم بار
ا.ت هوم باشه
مینجین ا.ت من میخوام غذا سفارش بدم تو چی میخوری
ا.ت هرچی واس خودت گرفتی واس منم بگیر
مینجین باش
فلش بک بعد غذا
ا.ت من میرم بخوابم
مینجین باش
ویو ا.ت حال نداشتم رفتم داخل اتاق و خودمو ولو کردن روی تخت متوجه نشدم ک ای خوابم برد
فلش بک بعد از خواب
از خواب بیدار شدم رفتم دستو صورتمو شستم و لباس پوشیدم و رفتم پیش مینجین
مینجین آماد شدی
ا.ت از بریم
مینجین اوکی
ویو ا.ت
داشتم ب لباسا نگا میکردم ک ی پسر خیلی خوشتیپ دیدم ک دوتا مرد کنارش بودند بنظر بادیگارداش میومدن اما انگار ی جای دید بودمش اما کجا؟! هااا خونه این همون پسرست ک پیش کوک بود (خواهرمون دار جیمینو میگ😑🤣) هیییی مینجین
مینجین هااا چیه
ا.ت اوناهاششش عشار به جیمین
مینجین اییی چقدر کراششش
ا.ت ار
مینجین خب حالا کی هست
ا.ت همین پسر ک تو خونمون بود گفت موهامو نوازش کرد
مینجین خرررر شانس
ا.ت اییی ولش کن بیا بریم خونه دیگ بس از بس خرید کردیم دیگ جانداریم
مینجین باش بابا بریم
فلش بک خونه
ا.ت بریم بار
مینجین بریم
ا.ت وایسا من برم ی لباس خب بپوشم
و ا.ت میر ی لباس باز میپوش( عکس میدم )
مینجین دختر این لباس خیلی باز نیست
ا.ت ن بابا نیست بیا بریم
مینجین خب باش بریم
ویو مینجین
ا.ت خیلی خورد منم خوردم اما زیاد مست نشودم ولی ا.ت خیلی شد بود بهش گفتم بریم خونه اما قبول نکرد
مینجین ا.ت من ی ی لحظه برم دستشویی
ا.ت باش برو با حالت مستی
و مینجین رفت
ا.ت داشت نوشیدنی میخورد ک ی پسر اومد کنارش نشسته
پسره میتونم اینجا بشینم
ا.ت ار
پسره دستشو روی پای ا.ت گزاشت
ا.ت هیی دستتو بردار
پسره باش باش خانوم کوچولو
ا.ت ب من نگو خانوم کوچولو
پسره باش بیب خب
ا.ت ............
پسره بیب من حالم خوب نیست میش باهام بیای تا ی هوای بخورم
ا.ت هوم
و خب ا.ت با اون پسره رفته بیرون
ا.ت کجا میری
پسره بیب ماشینم اونجاست میخوام از تو ماشین ی چیزی بر دارم
ا.ت چرا ماشینتو اون پشت گزاشتی
پسره بیب اینقدر سوال نپرسی سرم درد میکن
ا.ت باش
.................
ا.ت ماشینت کجاست
پسره بیب ماشینی در کار نیست
و همین جوری میاد نزدیک ا.ت ک ا.ت میخوره ب دیوار
ا.ت هییییی
پسره ساکت بیب و میخواد ا.ت رو ببوس ک ی نفر میاد و پسر رو میگیره و میچسبون ب دیوار
کوک عوضیی داشتی چ قاطی میکردی با داد
پسره جونگکوک ولم کن
کوک خفه شو و پسر رو میزن
پارت ۶
مینجین خب حالا مامانت اینا ک ای میان
ا.ت نمیدونم حتماً تا شب میان
مینجین خب حالا چیکار میکنی
ا.ت تا شب اینجا میمونم بعد میرم خونه
مینجین هیی ا.ت امشب بریم بار
ا.ت ایی ار بریم
مینجین فعلا استراحت کنیم بعد بریم خرید بعدیشم بریم بار
ا.ت هوم باشه
مینجین ا.ت من میخوام غذا سفارش بدم تو چی میخوری
ا.ت هرچی واس خودت گرفتی واس منم بگیر
مینجین باش
فلش بک بعد غذا
ا.ت من میرم بخوابم
مینجین باش
ویو ا.ت حال نداشتم رفتم داخل اتاق و خودمو ولو کردن روی تخت متوجه نشدم ک ای خوابم برد
فلش بک بعد از خواب
از خواب بیدار شدم رفتم دستو صورتمو شستم و لباس پوشیدم و رفتم پیش مینجین
مینجین آماد شدی
ا.ت از بریم
مینجین اوکی
ویو ا.ت
داشتم ب لباسا نگا میکردم ک ی پسر خیلی خوشتیپ دیدم ک دوتا مرد کنارش بودند بنظر بادیگارداش میومدن اما انگار ی جای دید بودمش اما کجا؟! هااا خونه این همون پسرست ک پیش کوک بود (خواهرمون دار جیمینو میگ😑🤣) هیییی مینجین
مینجین هااا چیه
ا.ت اوناهاششش عشار به جیمین
مینجین اییی چقدر کراششش
ا.ت ار
مینجین خب حالا کی هست
ا.ت همین پسر ک تو خونمون بود گفت موهامو نوازش کرد
مینجین خرررر شانس
ا.ت اییی ولش کن بیا بریم خونه دیگ بس از بس خرید کردیم دیگ جانداریم
مینجین باش بابا بریم
فلش بک خونه
ا.ت بریم بار
مینجین بریم
ا.ت وایسا من برم ی لباس خب بپوشم
و ا.ت میر ی لباس باز میپوش( عکس میدم )
مینجین دختر این لباس خیلی باز نیست
ا.ت ن بابا نیست بیا بریم
مینجین خب باش بریم
ویو مینجین
ا.ت خیلی خورد منم خوردم اما زیاد مست نشودم ولی ا.ت خیلی شد بود بهش گفتم بریم خونه اما قبول نکرد
مینجین ا.ت من ی ی لحظه برم دستشویی
ا.ت باش برو با حالت مستی
و مینجین رفت
ا.ت داشت نوشیدنی میخورد ک ی پسر اومد کنارش نشسته
پسره میتونم اینجا بشینم
ا.ت ار
پسره دستشو روی پای ا.ت گزاشت
ا.ت هیی دستتو بردار
پسره باش باش خانوم کوچولو
ا.ت ب من نگو خانوم کوچولو
پسره باش بیب خب
ا.ت ............
پسره بیب من حالم خوب نیست میش باهام بیای تا ی هوای بخورم
ا.ت هوم
و خب ا.ت با اون پسره رفته بیرون
ا.ت کجا میری
پسره بیب ماشینم اونجاست میخوام از تو ماشین ی چیزی بر دارم
ا.ت چرا ماشینتو اون پشت گزاشتی
پسره بیب اینقدر سوال نپرسی سرم درد میکن
ا.ت باش
.................
ا.ت ماشینت کجاست
پسره بیب ماشینی در کار نیست
و همین جوری میاد نزدیک ا.ت ک ا.ت میخوره ب دیوار
ا.ت هییییی
پسره ساکت بیب و میخواد ا.ت رو ببوس ک ی نفر میاد و پسر رو میگیره و میچسبون ب دیوار
کوک عوضیی داشتی چ قاطی میکردی با داد
پسره جونگکوک ولم کن
کوک خفه شو و پسر رو میزن
۱۴.۸k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.