زخم ها شکوفه می دهند!

ما در این دنیا - که محدود است و مقدمه ای است بر زیست ابدی - پیوندی گریز ناپذیر با رنج ها داریم.
رنج ها، نه دشمنِ ما که همان تمرین‌های سختِ استادند تا این روحِ ناتوان ما توسعه پیدا کند، ظرفیت های خود را بشناسد و از فردایِ رنج قوی تر باشد.
تحمل رنج ها به تنهایی بسیار سختند، اما ما در تمام رنج ها دوستی داریم، آن که "و اسمع ندائی اذا نادیتک" - صدایت که میکنم، مرا بشنو! - را با آغوش پاسخ می دهد و صبرِ ما در رنج ها را که دید، تمام تلخی ها و ناکامی ها را جبران می کند.
ما، برای شکوفه دادن در دل رنج ها تنها به باور به او نیاز داریم، باور به اویی که از خودمان بیشتر خودمان را دوست دارد.
پ.ن: به گمانم نگاره ثبت شده در تابستان ۱۴۰۳، تهران.
#رنج #امید #خدا
دیدگاه ها (۲)

رنج/کار/حیات

انسان آنگونه که هست

افغان از این رنج

از باغ می برند چراغانی ات کنند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط