((این کوه آنقدر دوست داشتنی هست که روزی قاتل من میشود.))
((این کوه آنقدر دوست داشتنی هست که روزی قاتل من میشود.))
این تصور که از خیالم میگذرد انگار ترس برش میدارد. می ایستد و زل میزند به من که حالا تقریبا لبه کوه ایستاده ام و شهر را نگاه میکنم.
میپرسد نمیخواهی این حرفهای بی سر و ته را تمام کنی؟!
نمیخواهم ناامیدش کنم. نمیخواهم خاطره تلخی از این کوه پیمایی دو نفره در ذهنش بماند. اما باید با یکی حرف بزنم.
((_ میدانی! من به یک نتیجه رسیده ام. آدمهایی که دچار افسردگی میشوند دو دسته اند. یک عده آنها که هدف و انگیزه ای در زندگی دارند اما امیدی به رسیدن ندارند. مانعهایشان زیاد است یا توانشان کم.
با اینها که حرف بزنی میبینی افسردگیشان گذراست. امید دارند اگر روزی موانع برداشته شود. تلاش میکنند برای برداشتن موانع. یا دور زدنشان.))
یک قدم به جلو برمیدارم. دلنگرانیش بیمورد است.
((_اما دسته دوم... آنها دیگر هدف و انگیزه ای در زندگی ندارند. هیچ نقطه ای که بتواند تحریکشان کند به حرکت وجود ندارد.هر از گاهی مثل غریق به هرچه روی امواج زندگیشان باشد دست میبرند شاید نجات پیدا کنند. اما نمیشود
. اینها اوضاعشان خراب است. چون مانع باشد یا نباشد به ته خط رسیده اند. آدمهای به ته خط رسیده منتظر یک تلنگرند تا...))
+بیا عقب. خواهش میکنم...
این را با یک تضرع و وحشتی میگوید که دلم برایش میسوزد.
یک قدم به عقب برمیگردم. نگاهش میکنم:
(( هوا خیلی سرد شده.با بستنی موافقی؟)) #الهام_جعفری #دل_و_عقل #کوه_صفه #اصفهان #ته_خط
این تصور که از خیالم میگذرد انگار ترس برش میدارد. می ایستد و زل میزند به من که حالا تقریبا لبه کوه ایستاده ام و شهر را نگاه میکنم.
میپرسد نمیخواهی این حرفهای بی سر و ته را تمام کنی؟!
نمیخواهم ناامیدش کنم. نمیخواهم خاطره تلخی از این کوه پیمایی دو نفره در ذهنش بماند. اما باید با یکی حرف بزنم.
((_ میدانی! من به یک نتیجه رسیده ام. آدمهایی که دچار افسردگی میشوند دو دسته اند. یک عده آنها که هدف و انگیزه ای در زندگی دارند اما امیدی به رسیدن ندارند. مانعهایشان زیاد است یا توانشان کم.
با اینها که حرف بزنی میبینی افسردگیشان گذراست. امید دارند اگر روزی موانع برداشته شود. تلاش میکنند برای برداشتن موانع. یا دور زدنشان.))
یک قدم به جلو برمیدارم. دلنگرانیش بیمورد است.
((_اما دسته دوم... آنها دیگر هدف و انگیزه ای در زندگی ندارند. هیچ نقطه ای که بتواند تحریکشان کند به حرکت وجود ندارد.هر از گاهی مثل غریق به هرچه روی امواج زندگیشان باشد دست میبرند شاید نجات پیدا کنند. اما نمیشود
. اینها اوضاعشان خراب است. چون مانع باشد یا نباشد به ته خط رسیده اند. آدمهای به ته خط رسیده منتظر یک تلنگرند تا...))
+بیا عقب. خواهش میکنم...
این را با یک تضرع و وحشتی میگوید که دلم برایش میسوزد.
یک قدم به عقب برمیگردم. نگاهش میکنم:
(( هوا خیلی سرد شده.با بستنی موافقی؟)) #الهام_جعفری #دل_و_عقل #کوه_صفه #اصفهان #ته_خط
۸.۳k
۱۵ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.