من عادت کردهام

من عادت کرده‌ام
خودم حال خودم را خوب کنم
من عادت کرده‌ام در آسمان تاریک زندگی‌ام
خورشیدهای در حال طلوع بکشم
و آنقدر باورشان کنم تا جان بگیرند
و بتابند و محو کنند شب‌های سیاه را.
من عادت کرده‌ام با غم و اندوه رفیق باشم،
آن‌قدر که در آغوششان بخوابم
و همچنان حالم خوب باشد،
که احاطه‌ام کنند و بازهم بخندم،
که همراهی‌ام کنند
و همچنان محو زیبایی‌های ریز جهان باشم.
من عادت کرده‌ام احساس خوشبختی کنم،
درست وقتی که هیچ حسی
آغشته به خوشبختی نیست،
درست وقتی که شب است و پاییز است
و تمام جهان و آدم‌ها غم‌انگیز...
من برای خودم دنیای انتزاعی و کوچکی دارم
که در آن حالم به وسعت جهانی خوب است،
و همین خوب است
و همین کافی‌ست...

#نرگس_صرافیان_طوفان🌱
دیدگاه ها (۱)

مامان خانم، از تو دلگیرم که به من یاد ندادی هرکی مرا زد، بزن...

پول یک مرد ؛هیچ وقت یک زن مستقل را هیجان‌زده نخواهد کرد ...

اینو فرستاده میگه :"قطعا هر موقع بچه دار بشیم ... این از ت...

چقد منه !☹

🩷💚 من عادت دارم که حال خودم را ، خودم خوب کنم که عصر های دلگ...

رمان گناه عشق شیرآب را باز میکنم و بینیم را آب میکشم. حالم خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط