می وزد باد
میوزد باد
و میرود باد
این باد هرگز دوبار
شاخهی گیلاس را متوازن نمیکند
پرندگان چهچه زنان
در میان درخت
با بالهایی پر از خواهش پرواز
اما در بسته است
باید آن را هل داد
آن که من میخواهم تو هستی
تا زندگیام زیبا
و دوستانه
و سرشار از عشق مثل تو باشد
میدانم،
هنوز تمام نشده
ضیافتِ بدبختیام
این نیز روزی به پایان خواهد رسید …
و میرود باد
این باد هرگز دوبار
شاخهی گیلاس را متوازن نمیکند
پرندگان چهچه زنان
در میان درخت
با بالهایی پر از خواهش پرواز
اما در بسته است
باید آن را هل داد
آن که من میخواهم تو هستی
تا زندگیام زیبا
و دوستانه
و سرشار از عشق مثل تو باشد
میدانم،
هنوز تمام نشده
ضیافتِ بدبختیام
این نیز روزی به پایان خواهد رسید …
۱۲.۳k
۱۰ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.