شیرین شدم امشب نشدی باز تو فرهاد
شیرین شدم امشب نشدی باز تو فرهاد ...
ای کوهکنم نقش مرا برده ای از یاد ؟!
هربار که با شوق سرودم غزلی ناب افسوس نبودی وغزل از دهن افتاد...
تا جامه ای از شعر کشیدم به بر تو ابیات همه بوی تن فاصله میداد..!
من ساخته ام از تو زبان دگری را ،هر واژه ترک خورده وهر فافیه ناشاد ...!
ان باد که از دست تو انداخت زمینم ای کاش شبی مست مرا دست تو میداد..!
ای کوهکنم نقش مرا برده ای از یاد ؟!
هربار که با شوق سرودم غزلی ناب افسوس نبودی وغزل از دهن افتاد...
تا جامه ای از شعر کشیدم به بر تو ابیات همه بوی تن فاصله میداد..!
من ساخته ام از تو زبان دگری را ،هر واژه ترک خورده وهر فافیه ناشاد ...!
ان باد که از دست تو انداخت زمینم ای کاش شبی مست مرا دست تو میداد..!
- ۱.۳k
- ۰۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط