از جادهی بدون مسافر دلم گرفت

از جاده‌ی بدون مسافر دلم گرفت...
از طعنه‌های غایب و حاضر دلم گرفت...

چشمی به دوردست بیابان می‌افکنم....
از همرهان سُست عَناصِر دلم گرفت....
دیدگاه ها (۱)

تا روز حشر هر چه بگویم علی کم است...قرآن بی علی ، ثمرش ابن م...

سرگشته‌ام میان دل و خاطرات تو...سعی صفا و مروه شده زندگانی‌ا...

خشکسالیم...کویریم...بیا..قبل ازآنی که بمیریم...بیا...

خسته ام از این همه عشق دروغین و غلط...درد شیرین مرا فرهاد می...

من از دور دست ها آمده ام، از مزارع گندم، از کرت های جاری، و ...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط