ز پشت پرده ی باران

ز پشت پرده ی باران

تو را نمی دیدم

تو را که میرفتی

مرا نمی دیدی

مرا که می ماندم

‫#‏حمیدمصدق‬
دیدگاه ها (۳)

توبهحالمنمسکینبهجفامی نگریمن به خاک کف پایت به وفا می نگرم !...

حالا که از من دوریمراقبِ خودت باشمراقبِ اشک هایت که بی من نـ...

.انگشتت راهرجای نقشه خواستی بگذارفرقی نمی‌کندتنهایی من عمیق‌...

اگر تو، روی نیمکتیاین سوی دنیاتنها نشسته ایو همه آن چه نداری...

دلنوشته های من

همین تو را بس که من تو را دیگر آنطور می دیدم نمی بینم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط