پارت ۲۶
پارت ۲۶
سوآه ویو
رفتیم دم در آرایشگاه یون جو و یونا رو دیدیم رفتم پیششون
+سلااام
÷×سلام عروس خانم
+ لبخند)
+ جیمین و کوک کجان؟
× اممممم اونجا
برگشتم دیدم جیمین و جونگ کوک پشت تهیونگن تهیونگم سرش تو گوشیه حواسش نبود
از اون طرف کوک انگشت اشارشو گذاشت روی لبش ب معنای خفه شو بزار کارمونو بکنیم
یهوووو جیمین از اون ور دهن تهیونگو گرفت اوه اوه فک کنم تهیونگ دلش مرگ میخواد تهیونگ با تعجب ب من نگاه کرد دست جیمین ک روی دهنش بودو گرفت و پیچوند ک عربده جیمین رف هوا
٪زهر مار دلقک دستتو بکش
_ تویی؟ خو اسکل پلشت کرم داری؟
٪ کوککک.
_ ها؟
ک کوک اومد قشنگ تهیونگو گرف دویدم سمتشون
+ چتونه؟
٪ بابا ما اینو نگیریم نبریم نمیاد ارایشگاهههه
+ خب خدا لعنتتون کنه خفه شد کوک ول کنش عه
@ من تسلیم
٪ کوک؟
@ خو چیه میترسم ازش عین شوهرش قاطیه
٪ 😐😐
+ تهیونگ نمیری؟
_ اهههه کوک ول کن دیگه
کجا برم؟
+ کجا؟ آرایشگاه
_ نهههههه
+ جیمین و کوک سپردمش ب خودتون
تا این حرفو زدم جیمین و کوک حمله کردن سمت ته تهیونگ دید اوضاع خرابه دوید ای خدا چقد لجبازه اون دوتا هم دنبالش ولی خب سرعت ته بیشتر بود آخرم گرفتنش کردنش تو ماشین
_ سواههههههه
+ خوش بگذرهههه عزیزم
÷ خدا لعنتتون کنه بریم تو
رفتیم تو اول موهامو درست کردن بعد ارایشم کردن و آماده شدم
منتظر موندم ته بیاد بریم
گوشیم زنگ خورد با دیدن اسم تهیونگ لبخندی زدم جواب دادم
_ بیب جلو درم بیا پایین
+ باش
ادامه دارد.....
سوآه ویو
رفتیم دم در آرایشگاه یون جو و یونا رو دیدیم رفتم پیششون
+سلااام
÷×سلام عروس خانم
+ لبخند)
+ جیمین و کوک کجان؟
× اممممم اونجا
برگشتم دیدم جیمین و جونگ کوک پشت تهیونگن تهیونگم سرش تو گوشیه حواسش نبود
از اون طرف کوک انگشت اشارشو گذاشت روی لبش ب معنای خفه شو بزار کارمونو بکنیم
یهوووو جیمین از اون ور دهن تهیونگو گرفت اوه اوه فک کنم تهیونگ دلش مرگ میخواد تهیونگ با تعجب ب من نگاه کرد دست جیمین ک روی دهنش بودو گرفت و پیچوند ک عربده جیمین رف هوا
٪زهر مار دلقک دستتو بکش
_ تویی؟ خو اسکل پلشت کرم داری؟
٪ کوککک.
_ ها؟
ک کوک اومد قشنگ تهیونگو گرف دویدم سمتشون
+ چتونه؟
٪ بابا ما اینو نگیریم نبریم نمیاد ارایشگاهههه
+ خب خدا لعنتتون کنه خفه شد کوک ول کنش عه
@ من تسلیم
٪ کوک؟
@ خو چیه میترسم ازش عین شوهرش قاطیه
٪ 😐😐
+ تهیونگ نمیری؟
_ اهههه کوک ول کن دیگه
کجا برم؟
+ کجا؟ آرایشگاه
_ نهههههه
+ جیمین و کوک سپردمش ب خودتون
تا این حرفو زدم جیمین و کوک حمله کردن سمت ته تهیونگ دید اوضاع خرابه دوید ای خدا چقد لجبازه اون دوتا هم دنبالش ولی خب سرعت ته بیشتر بود آخرم گرفتنش کردنش تو ماشین
_ سواههههههه
+ خوش بگذرهههه عزیزم
÷ خدا لعنتتون کنه بریم تو
رفتیم تو اول موهامو درست کردن بعد ارایشم کردن و آماده شدم
منتظر موندم ته بیاد بریم
گوشیم زنگ خورد با دیدن اسم تهیونگ لبخندی زدم جواب دادم
_ بیب جلو درم بیا پایین
+ باش
ادامه دارد.....
۷۳۵
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.