ازحنجره ها فرصت فریادکه کم نیست

ازحنجره ها فرصت فریادکه کم نیست
هرجورشوی طعنه وایرادکه کم نیست
آهوکه میان چمن ودشت رمیده
درپشت سرش حیله ی صیادکه کم نیست

با نی لبکی نقشه ی چوپان عملی شد
گرگی که دمش درتله افتادکه کم نیست
دم میزنی ازباورسرمای زمستان
درجنگل ما کنده ی شمشاد که کم نیست

گفتی که شدآجرنفس نان تواما
توی سریکدنده ی ما باد که کم نیست
شیرینی تاریخ به تکراردوباره ست
ازعشق بگوتیشه ی فرهادکه کم نیست

لب وانکنی پیش کسی حرف دلت را
چون دوروبرت آدم شیاد که کم نیست
دیدگاه ها (۶)

چون دغدغه ام خجالت یک مرد است ...بی دردی تو برای من یک درد ا...

اینجا ایران استمنطق تقلید استکتاب دکور استروزنامه تبلیغ استا...

سلام ودرودبه همه دوستان این عزیز منولایک کنید. البته تا7عصرو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط