فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد

فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.
آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد
نه نقاشی را میگذارد کنار،
نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند،
نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است،
نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد،
نه حق لبخند زدن به یک سری آدمها را،
نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند. هراس هبوط (سقوط) در لایه آدم های "معمولی".
و این هراس می تواند حتی لذت زندگی،
نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن،
خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.
تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم.
نمی خواهم دیگر آدم ها مرا
فقط با "ترین"هایم به رسمیت بشناسند.
از حالا 
به خود معمولی ا م عشق می ورزم
و به آدم ها هم اجازه دهم به منِ معمولی عشق بورزند
دیدگاه ها (۹)

و من ...باقی ماندهِ نسلِ دخترانی هستم از جنس رنگین کمان.نسل ...

گیرم که باران هم آمد☔ ️همه چیز را هم شستهوا هم عالی شدفایده ...

تو باید بپذیری هرچقدر هم غمگین و ناامید باشی در آخر هیچکس جز...

آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنندو به هزار فکرِ نکرده بپردازن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط