مثل یک ساعت از رونق و کار افتاده

مثل یک ساعت از رونق و کار افتاده
هر که در عشق رکب خورده کنار افتاده

فصل تا فصل خدا بی تو هوا یک نفره است
از سرم میل به پاییز و بهار افتاده

هر دو سرخیم ولی فاصله ما از هم
پرده هایی است که در قلب انار افتاده

پیش هم بودن و هم جنس نبودن درد است
آه از آن سیب که در پای چنار افتاده

حس من بی تو به خود نفرت دانشجویی ست
از همان درس که در آن دو سه بار افتاده

سهمم از عشق تو عکسی ست که دیدم آن هم
دستم آنقدر تکان خورد که تار افتاده!

#سیدسعید_صاحب_علم





دیدگاه ها (۶)

میدانیهر قلبی "دردی" دارد...فقطنحوه ی ابراز آن متفاوت است!بر...

نه سراغی ..نه سلامی ..خبری می خواهم .. ! قدر یک قاصدکاز تو ا...

#ماهک_نوشت مثلا شب بشود تا تو بیایی به برم.. الکی چشم ببندم ...

دیالوگهای ماندگار... پرستو: با عجز و ناله و گریه گفت:مگه خود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط