بی قانون پارت

بی قانون پارت ۴




ویو ا.ت
در خونه رو باز کردم دیدم
کلی ادم با لباس های مشکی جونگ کوک گرفتن خب اره من عاشقشم و بهم اعتراف کردیم ولی بخاطر پدر مادرمون عروسی نگرفتیم

ریس. خب خب پرنسس خانم دست هاتو ببر بالا
ا.ت. بیا برو تو خیابون
ا.ت. یه تفنگ در اورد همشون کشت

( خب پدر ا.ت. مافیا بوده ولی بخاطر اینکه پسر نداشتن ا.ت جایگزین شد.


کوک. بغلش کرد فکر نمی‌کردم اینقدر خوب ادم بکشی
ا.ت. امممممم مرسی کوکی جونم
ا.ت. میشه به بادیگارد هات بگی بیان اینارو جمع کنن
کوک. تو برو استراحت کن الان میگم

ا.ت. باشه عجقم




کوک. سریع بیاید این تنه لشارو. جمع کنید

کوک. خب ا.ت جان می‌خوام بهت یه چیزی بگم...........



خماری
دیدگاه ها (۱)

امتحان

بی قانون پارت ۵ کوک. من دلم ۳ بچه میخواد ۲تا پسر ۱دخترا.ت. ه...

بی قانون پارت ۳کوک. جینجین. باشه بابا اول باید باهاش اشنا شی...

یقوب یقوب

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۱ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط