غیر رویت هرچه بینم

غیرِ رویَت هرچه بینَم
نور چَشمَم کَم شود
هر کسی را رَهْ مَدِه
ای پَردهٔ مُژگان من

سَختْ نازک گشت جانم
از لطافت‌‌‌‌های عشق
دلْ نخواهم, جانْ نخواهم
آن من کو, آن من؟
#غزل_مولانا
دیدگاه ها (۲)

دوش دیوانه شدمعشق مرا دید و بگفت:آمدمنعره مزنجامه مدرهیچ مگو...

اگر عطار عاشق بُدسنایی شاه و فایق بُدنه اینم من نه آنم منکه ...

گفتم ای عشقمن از چیزِ دِگَر می‌تَرسَمگفت آن چیزِ دِگَر نیست ...

دوستان را در دل رنج‌ها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود، نی...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

پارت ۶۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط