دیدمت از دور
دیدمت از دور
خسته بود پاهات
نا نگات کردم
وای از اون چشمات
گفتی از دستِ
این آدما خستم
زخماتو شستم
بالتو بستم
حالا میبینم
توی دیوونه
فکر پروازی
دور از این خونه
نزا زندونیت کنن باز
گم نشو تو فکر پرواز #علی_یاسینی #جانان
خسته بود پاهات
نا نگات کردم
وای از اون چشمات
گفتی از دستِ
این آدما خستم
زخماتو شستم
بالتو بستم
حالا میبینم
توی دیوونه
فکر پروازی
دور از این خونه
نزا زندونیت کنن باز
گم نشو تو فکر پرواز #علی_یاسینی #جانان
۴.۵k
۰۵ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.