گاهی کنار خیابان یک آبخوری میبینی

گاهی کنار خیابان یک آبخوری میبینی
و میروی که آب بخوری.
دکمه را که فشار میدهی
آب با فشار بیرون میزند و لباست را خیس میکند،
این دفعه آهسته فشار میدهی
اما آنقدر فشار کم است که نمیشود آب خورد.
این بار فشار تکمه را با فشار آب تنظیم میکنی
و یک دستت را زیر آب میگیری
اما همین که میخواهی مشغول نوشیدن شوی دستت یخ میکند!
زندگی هم همین است!
یک بار فشار مشکلات تمام جانت را خیس میکند،
یک بار آنقدر بی دغدغه ای که نمیتوانی آب بخوری
و یک بار هم که همه چیز رو به راه است دستهایت آماده نیستند!
من که به لنگیدن زندگی عادت کرده ام، شما چطور؟!

#امیرمسعود_ضرابی
دیدگاه ها (۱۰)

داشتم فکر میکردم به همین روزهایم در سال قبل اینکه برای چه چی...

دختری بودم که شبیه هیچکس نبودو هیچکس حرفهایش را نمیفهمیدیک ر...

خــــُــردادزنی ست بیرون آمده از دوگانگی و التهابمنطقی تربا ...

شما که بلدید رژیم بگیریدکه هیکلتان روی فرم باشدکه مبادا چربی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط