تو می رفتی و تصویر تو در خورشید می افتاد

تو می رفتی و تصویر تو در خورشید می افتـاد ...
فقط یک سایـه بود و در غروب از دیـد می افتاد ...

من و یک کوچه و پاییز و باد وسنگ فرش و اشک ...
مرا بعد از تو هر برگی که می فهمید می افتاد ...
دیدگاه ها (۱)

حسادت میکنم ... به صدای رعد و برق !!؟آسمان چه راحت ... دردش ...

رسم ” خوب ” ها همین است ...حرف آمدنشان شادت می کند ...و ماند...

امروزخاطراتت راسوزاندماما ...بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد !!؟ات...

دلم تنگ است این شب ها ، یقین دارم که میدانی ...صدای غربت من ...

🍁🍂   این برگ‌های زرد    به خاطر پاییز نیست    که از شاخه می‌...

عاشقانه های شبنم

شب ها که ماه روی تو از چاه می کشیمآهی برای اشک خود ای ماه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط