بچه که بودم
#
بچه که بودم
"پاییز"
با روپوش سرمهای از راه میرسید.
بزرگتر که شدم،
پسر همسایه بود...
سربازی که اسمم را
توی کلاهش نوشته بود
مادرش میگفت:
گروهبان جریمهاش کرده که هفت شب کشیک بدهد.
آن وقتها دوستت دارم را نمیگفتند،
کشیک میدادند!
ز
بچه که بودم
"پاییز"
با روپوش سرمهای از راه میرسید.
بزرگتر که شدم،
پسر همسایه بود...
سربازی که اسمم را
توی کلاهش نوشته بود
مادرش میگفت:
گروهبان جریمهاش کرده که هفت شب کشیک بدهد.
آن وقتها دوستت دارم را نمیگفتند،
کشیک میدادند!
ز
۳۰۱
۰۱ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.