اسفند را نباید دوید
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید با کفشهای کتانی، قدم زد!
پس روزهای رفته ی سال را ورق میزنم …….
چه خاطراتی که زنده نمی شوند…….
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند…….
و چه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد…….
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود…….
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و
چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد……
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و
چه آدم ها که دلم را شکستند……
چه چیزها كه فکرش را هم نمیکردم و شد …
و چه چیزها كه فکرم را پرکرد و نشد…….
چه آدم ها که
شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان…….
و چه…….!
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود…….
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا……
آرامشی که هیچگاه تمام نشود……
و دوست خوب من…
من برای تمام آدم های روی این زمین آرزوی سعادت دارم،
بخند كه بهاری که در راه است…
با شكوفه لبخند تو زییاتر خواهد بود
آرزو دارم …
هر طپش قلبتان
آمیخته با آمین های خدا
برای آرزوهای قشنگتان باشد
اسفند را باید با کفشهای کتانی، قدم زد!
پس روزهای رفته ی سال را ورق میزنم …….
چه خاطراتی که زنده نمی شوند…….
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند…….
و چه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد…….
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود…….
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و
چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد……
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و
چه آدم ها که دلم را شکستند……
چه چیزها كه فکرش را هم نمیکردم و شد …
و چه چیزها كه فکرم را پرکرد و نشد…….
چه آدم ها که
شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان…….
و چه…….!
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود…….
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا……
آرامشی که هیچگاه تمام نشود……
و دوست خوب من…
من برای تمام آدم های روی این زمین آرزوی سعادت دارم،
بخند كه بهاری که در راه است…
با شكوفه لبخند تو زییاتر خواهد بود
آرزو دارم …
هر طپش قلبتان
آمیخته با آمین های خدا
برای آرزوهای قشنگتان باشد
۵.۰k
۱۲ اسفند ۱۴۰۰