یک بار از دختری موفق خواستم
یک بار از دختری موفق خواستم
تا راز خود را با من در میان بگذارد،✨
لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم⚔
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم،سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای
اهدافم،رویاهایم،ایدههایم و سرنوشتم🌱
روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی مارا ندارد،نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم♥️
تا راز خود را با من در میان بگذارد،✨
لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم⚔
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم،سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای
اهدافم،رویاهایم،ایدههایم و سرنوشتم🌱
روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی مارا ندارد،نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم♥️
۱.۸k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲