یک بار از دختری موفق خواستم

یک بار از دختری موفق خواستم
تا راز خود را با من در میان بگذارد،✨

لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبرد‌های کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم⚔
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم

دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم،سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم

دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
آن‌گاه شروع کردم به جنگیدن برای
اهدافم،رویاهایم،ایده‌هایم و سرنوشتم🌱

روزی که جنگ‌های کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی مارا ندارد،نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم♥️
دیدگاه ها (۰)

میشه دعا کنید امام رضا دعوتم کنه برم پابوسش؟ به شدت دلتنگم💔...

همانگونه که خورشید زیبایی خود راهنگام پوشاندن ابرها از دست ن...

#ارسالی_مخاطبین#گزارش_مردمیرفتم بانک کارتم رو عوض کنم، اینو👆...

#درس_عبرت هیچ جا روسری نمی‌پوشیدم،خیلی طرفدار مسیح علی‌نژاد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط