رمان
EXETIOR 2
همین طور که دوست های سونیک دنبال سونیک بودند
در همین لحظه شدو
شدو: اگمن تو این آزمایشگاه رو زدی 😡
اگمن : اگه من میخواستم سونیک رو بکشم الان میکشتم اما آزمایشگاه واسه دوست های قدیمی منه ولی خب چرا پرسیدی شدو
شدو: سونیک رو گرفتند دارند رو ش آزمایش انجام میدن قراره سونیک چی بشه
اگمن: اگه درست یادم بیاد آن موقع 34 سالم بود همش دکتر بی میخواست روی بچه ها آزمایش های مختلف انجام بده آن گفت : وقتی بزرگ تر که شدم میخوام روی سونیک آزمایش انجام بدم اول فکر کردم شوخی هست اما گفتم میخوای سونیک رو چیکار کنی گفت : میخوام سونیک خارپشت رو به یه کسی که همش یه آدم می کشه تبدیل کنم اسم ام اگزطیور
شدو :............
شدو : باید سونیک رو نجات بدیم
اگمن : دیگه دیره
خبببب برگردیم آزمایشگاه
دکتر سی: خب تکون نخور خارپشت بزار این بزنم خب تموم شد
سونیک در حال تبدیل شدن : تووو میخواییی چیکاررر کنی
دکتر سی : میخوای تو رو به یه آدم کشنده تبدیل کنیم
سونیک از هوش رفت
و چشم های سونیک مشکی و قرمز شدند
در همین لحظه
تیلز :بچه هاااا اینجا رو ببینید یه آزمایشگاه ولی چرا اینجا
امی : حتی اسم اگمن رو اش نوشته نشده
ناکلز : عجیبه
؟؟؟ : حال اش خوبه
این داستان ادامه دارد
خب بچه ببینید قسمت بعدی قرار پر از خوشوند و یکم غمگین باشه غمگین چیه بابا
امید وارم از این پارت خوش آتون بیاد
همین طور که دوست های سونیک دنبال سونیک بودند
در همین لحظه شدو
شدو: اگمن تو این آزمایشگاه رو زدی 😡
اگمن : اگه من میخواستم سونیک رو بکشم الان میکشتم اما آزمایشگاه واسه دوست های قدیمی منه ولی خب چرا پرسیدی شدو
شدو: سونیک رو گرفتند دارند رو ش آزمایش انجام میدن قراره سونیک چی بشه
اگمن: اگه درست یادم بیاد آن موقع 34 سالم بود همش دکتر بی میخواست روی بچه ها آزمایش های مختلف انجام بده آن گفت : وقتی بزرگ تر که شدم میخوام روی سونیک آزمایش انجام بدم اول فکر کردم شوخی هست اما گفتم میخوای سونیک رو چیکار کنی گفت : میخوام سونیک خارپشت رو به یه کسی که همش یه آدم می کشه تبدیل کنم اسم ام اگزطیور
شدو :............
شدو : باید سونیک رو نجات بدیم
اگمن : دیگه دیره
خبببب برگردیم آزمایشگاه
دکتر سی: خب تکون نخور خارپشت بزار این بزنم خب تموم شد
سونیک در حال تبدیل شدن : تووو میخواییی چیکاررر کنی
دکتر سی : میخوای تو رو به یه آدم کشنده تبدیل کنیم
سونیک از هوش رفت
و چشم های سونیک مشکی و قرمز شدند
در همین لحظه
تیلز :بچه هاااا اینجا رو ببینید یه آزمایشگاه ولی چرا اینجا
امی : حتی اسم اگمن رو اش نوشته نشده
ناکلز : عجیبه
؟؟؟ : حال اش خوبه
این داستان ادامه دارد
خب بچه ببینید قسمت بعدی قرار پر از خوشوند و یکم غمگین باشه غمگین چیه بابا
امید وارم از این پارت خوش آتون بیاد
- ۴.۷k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط