صبح ازخواب بلند میشمـ😒
صبح ازخواب بلند میشمـ😒
احساس میکنم دیگهـ هیچ دردی ندارمـ😟
احساس میکنم خیلی سبک شدمـ😧
هیچی یادم نمیاد😦
ب دیشب فکرمی کنمـ😔
گریه های دیشبـ😪
دستمو میبرم سمت گوشیم ک بردارمش ولی نمیشعـ دوبارع سعی میکنمـ ولی نمیتونم بردارمشـ😨
یهــــــو یادم میاد،دیشبــــــ🌌
تیغــــــــ✌
رڱـــــــــــ👎
خونــ💉
به پشت سرم نگاه میکنم،جسم بی جونی ک روی تختم افتاده ،این منم منی ک دیشب جون دادم منی ک دیشب واسع همیشه راحت شدم لبخنـــــــد میزنم میخندمــــــــــ😂
ازتهــــ دلمممم میخندمـ😅
دیگ ب ارزوم رسیدم،دیگع واسع همیشع مردمـ😊
مامانم میاد تواتاقمـ جیغ میکشع باباموصدامیزنعـ ،خودشومیزنعـ،مامانم داد میزنع زنگ بزن اورژانس... ولی بابام نگامیکنع میدونع دیگ بی فایدس میدونع خیلی وقتع ازپیششون رفتم... ولی چرا گریه میکننـ😳
مگ خود مامانم نمیگفت:الهی بمیری من راحت شمـ😞 الهی دیگ نبینمت مگه همش نفرین نمیکرد؟؟ پس چرا الان داد میزنع:هنوز بچه بود💔
میرم جلوش زانو میزنم:مامانمــــــ نگاه کن من الان ب ارزوم رسیدم (میخندم)من دیگ هیچی نمیخوام چراگریه میکنی؟ مگ توهم همینو نمیخواستی؟(گریم میگیره)مگ نفرینم نمیکردیییییی؟؟؟؟ حالا نفرینت گرفتعـ (هق هق میکنمـ) حالارفتمـ واسع همیشعـ من رفتم تاهمتون راحت باشید تادیگ نفرینم نکنین، تادیگ نگی من تو این خونه اضافیم، به بابام نگاه میکنمـ شونه های مردونش میلرزهـ😟
جلوش وایمیستم :بابایی تودیگ چرا؟ مگ نمیگفتی رفتن ادمادست خداست گریه نکن شاید خداهم دلش ب حال من سوختعـ☺
دستمو میارم بالا ک اشکاشو پاک کنمـ✋
ههـ دیگ نمیتونم صورت بابامو نوازش کنمـ😩
دوستام ک میفهمن گریه میکننـ صدام میزنن
گریه چرا هرآدمی یه روزی میره منم قسمتم بوده زود برمـ🙈
مگ نگفتم منم ی روزی میرم حالا رفتم،دیگ واقعنی رفتم، مثل دفعه های قبل خودزنی نمیکنمـ ،رفتم تا ثابت کنم واقعن خسته شدمـ...
نگاشون میکنم هفت روز گذشتعـ همه گریه میکننـ😨 چرا گریع مگ ازمن بدشون نمیومد؟؟؟
حالا ک رفتم قدرمو میدونن؟ ولی من الان خوشحالم ب خدااا،ب ارزوم رسیدم، دیگ گریه نکنین،واسع کسی ک مــــــرده گریه نمیکنن فاتحه میخوننـ👌
ایشــــــــــــــــآلآبع زؤدےزؤد#💔
احساس میکنم دیگهـ هیچ دردی ندارمـ😟
احساس میکنم خیلی سبک شدمـ😧
هیچی یادم نمیاد😦
ب دیشب فکرمی کنمـ😔
گریه های دیشبـ😪
دستمو میبرم سمت گوشیم ک بردارمش ولی نمیشعـ دوبارع سعی میکنمـ ولی نمیتونم بردارمشـ😨
یهــــــو یادم میاد،دیشبــــــ🌌
تیغــــــــ✌
رڱـــــــــــ👎
خونــ💉
به پشت سرم نگاه میکنم،جسم بی جونی ک روی تختم افتاده ،این منم منی ک دیشب جون دادم منی ک دیشب واسع همیشه راحت شدم لبخنـــــــد میزنم میخندمــــــــــ😂
ازتهــــ دلمممم میخندمـ😅
دیگ ب ارزوم رسیدم،دیگع واسع همیشع مردمـ😊
مامانم میاد تواتاقمـ جیغ میکشع باباموصدامیزنعـ ،خودشومیزنعـ،مامانم داد میزنع زنگ بزن اورژانس... ولی بابام نگامیکنع میدونع دیگ بی فایدس میدونع خیلی وقتع ازپیششون رفتم... ولی چرا گریه میکننـ😳
مگ خود مامانم نمیگفت:الهی بمیری من راحت شمـ😞 الهی دیگ نبینمت مگه همش نفرین نمیکرد؟؟ پس چرا الان داد میزنع:هنوز بچه بود💔
میرم جلوش زانو میزنم:مامانمــــــ نگاه کن من الان ب ارزوم رسیدم (میخندم)من دیگ هیچی نمیخوام چراگریه میکنی؟ مگ توهم همینو نمیخواستی؟(گریم میگیره)مگ نفرینم نمیکردیییییی؟؟؟؟ حالا نفرینت گرفتعـ (هق هق میکنمـ) حالارفتمـ واسع همیشعـ من رفتم تاهمتون راحت باشید تادیگ نفرینم نکنین، تادیگ نگی من تو این خونه اضافیم، به بابام نگاه میکنمـ شونه های مردونش میلرزهـ😟
جلوش وایمیستم :بابایی تودیگ چرا؟ مگ نمیگفتی رفتن ادمادست خداست گریه نکن شاید خداهم دلش ب حال من سوختعـ☺
دستمو میارم بالا ک اشکاشو پاک کنمـ✋
ههـ دیگ نمیتونم صورت بابامو نوازش کنمـ😩
دوستام ک میفهمن گریه میکننـ صدام میزنن
گریه چرا هرآدمی یه روزی میره منم قسمتم بوده زود برمـ🙈
مگ نگفتم منم ی روزی میرم حالا رفتم،دیگ واقعنی رفتم، مثل دفعه های قبل خودزنی نمیکنمـ ،رفتم تا ثابت کنم واقعن خسته شدمـ...
نگاشون میکنم هفت روز گذشتعـ همه گریه میکننـ😨 چرا گریع مگ ازمن بدشون نمیومد؟؟؟
حالا ک رفتم قدرمو میدونن؟ ولی من الان خوشحالم ب خدااا،ب ارزوم رسیدم، دیگ گریه نکنین،واسع کسی ک مــــــرده گریه نمیکنن فاتحه میخوننـ👌
ایشــــــــــــــــآلآبع زؤدےزؤد#💔
۵.۸k
۱۹ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.