بر آتش خود آبی، از مشک نمی ریزم
بر آتش خود آبی، از مشک نمیریزم
بیرحمتر از عشقم، من اشک نمیریزم
من آتش اگر هستم، بر پیکر ققنوسم
من عاشق خود را جز در شعله نمیبوسم
من هیچ نمیخواهم از جان عزیز او
جز زندگی و مرگش، یعنی همه چیز او
او خون من است آری، میداند و میدانم
من خواستم و او گفت: لبتشنه بسوزانم
هم عاشق من بود و هم عاشق آدمها
عشقی که فراتر بود از هقهق آدمها
بیگریه و نذر ای کاش همراه دلش بودید
ای کاش به شعر او یک بیت میافزودید
او اشک نمیخواهد، تعبیر بلا عشق است
لبخند غزل، خون است، چون خون خدا عشق است!
#افشین_یداللهی
💐 💐 💐
بیرحمتر از عشقم، من اشک نمیریزم
من آتش اگر هستم، بر پیکر ققنوسم
من عاشق خود را جز در شعله نمیبوسم
من هیچ نمیخواهم از جان عزیز او
جز زندگی و مرگش، یعنی همه چیز او
او خون من است آری، میداند و میدانم
من خواستم و او گفت: لبتشنه بسوزانم
هم عاشق من بود و هم عاشق آدمها
عشقی که فراتر بود از هقهق آدمها
بیگریه و نذر ای کاش همراه دلش بودید
ای کاش به شعر او یک بیت میافزودید
او اشک نمیخواهد، تعبیر بلا عشق است
لبخند غزل، خون است، چون خون خدا عشق است!
#افشین_یداللهی
💐 💐 💐
۱۳۵.۱k
۳۱ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.