عسل در کوهستان ⛰️
یادم هست وقتی عاشق شده بودم حتی در راه رفتن هم احتیاط میکردم.
انگار ظرفی درون سینهام جا داشت که پر از مایعی گرانبها بود و من میترسیدم که این مایع گرانبها از درون آن جاری شود.
📕رودین
✍ #ایوان_تورگنیف
پ. ن: از آن لحظه که یاد گرفتم خاطرات گذشته را دوباره زنده کنم، دیگر هیچ چیز مرا کسل نمیکرد، آن وقت فهمیدم مردی که فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند، چون آن قدر خاطره خواهد داشت که کسل نشود.
📕 بیگانه
✍🏻 #آلبر_کامو
انگار ظرفی درون سینهام جا داشت که پر از مایعی گرانبها بود و من میترسیدم که این مایع گرانبها از درون آن جاری شود.
📕رودین
✍ #ایوان_تورگنیف
پ. ن: از آن لحظه که یاد گرفتم خاطرات گذشته را دوباره زنده کنم، دیگر هیچ چیز مرا کسل نمیکرد، آن وقت فهمیدم مردی که فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند، چون آن قدر خاطره خواهد داشت که کسل نشود.
📕 بیگانه
✍🏻 #آلبر_کامو
۴۶.۷k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲