میگوید از عشق بگو
میگوید از عشق بگو!
میگویم حس جذابی که برای ورود به جایی
از کسی اجازه نمیگیرد...
آزاد است و سرکش!
هر بار به آن فکر میکنم
یاد دستهای از اسبهای وحشی میافتم
که رها و مست و شیههکشان
در راهی بیانتها میتازند
و هیچکس جلودارشان نیست،
یاد گیاهان خودرویی میافتم
که نه دست باغبان بذرشان را کاشته
و نه به آنها رسیدگی کرده
اما یک روز فهمیده
گوشهای از باغش را احاطه کردهاند...
یاد طوفانی میافتم که ویرانگر آمده،
درهم کوبیده و پیش رفته
یا رودخانهای که طغیان کرده
و سدها را شکسته...
میگوید از عشق بگو!
میگویم چیزی که با خودش پشیمانی ندارد، چون آدم هیچوقت نمیتواند یقهی خودش را بابت احساسی بگیرد که به اختیارش نیست...
حسی که به تنفر نمیانجامد،
احساسی که شعلهاش زیاد و کم نمیشود
از همان اول با بالاترین حرارت میآید
و میسوزاند...
احساسی که مشتاق به تجربهاش هستی
اما از عاقبتش میترسی
تلفیقِ نیاز و پرهیز!
دوستداشتنی و دردسر ساز!
حسی که امید میبخشد و مأیوس میکند
حسی که آرامش میدهد
و آشوب به پا میکند
ضعیف میکند و قدرت میبخشد!
میگوید از عشق بگو!
میگویم تا آخرِ دنیا بخواه
تا برایت از عشق بگویم
اما برای دوست داشتنت دلیل نخواه،
چون نمیتوانم برایش دلیل بیاورم
از دوست نداشتن نگو؛
چون نمیتوانم از خواستنت دست بکشم
و از فراموش کردن؛
چون نمیتوانم از حافظهام بیرونت کنم...
و راستش من فکر میکنم
عشق...
مجموعهی همین نتوانستنهای آدم است!
#عاشقانه #خاص #تنهایی #دلتنگی #جانان #دلبرانه #حرف_حساب #حرف_دل #ویسگون #لایک_بازنشر_یادت_نره #ستایش_قلب_سربی
میگویم حس جذابی که برای ورود به جایی
از کسی اجازه نمیگیرد...
آزاد است و سرکش!
هر بار به آن فکر میکنم
یاد دستهای از اسبهای وحشی میافتم
که رها و مست و شیههکشان
در راهی بیانتها میتازند
و هیچکس جلودارشان نیست،
یاد گیاهان خودرویی میافتم
که نه دست باغبان بذرشان را کاشته
و نه به آنها رسیدگی کرده
اما یک روز فهمیده
گوشهای از باغش را احاطه کردهاند...
یاد طوفانی میافتم که ویرانگر آمده،
درهم کوبیده و پیش رفته
یا رودخانهای که طغیان کرده
و سدها را شکسته...
میگوید از عشق بگو!
میگویم چیزی که با خودش پشیمانی ندارد، چون آدم هیچوقت نمیتواند یقهی خودش را بابت احساسی بگیرد که به اختیارش نیست...
حسی که به تنفر نمیانجامد،
احساسی که شعلهاش زیاد و کم نمیشود
از همان اول با بالاترین حرارت میآید
و میسوزاند...
احساسی که مشتاق به تجربهاش هستی
اما از عاقبتش میترسی
تلفیقِ نیاز و پرهیز!
دوستداشتنی و دردسر ساز!
حسی که امید میبخشد و مأیوس میکند
حسی که آرامش میدهد
و آشوب به پا میکند
ضعیف میکند و قدرت میبخشد!
میگوید از عشق بگو!
میگویم تا آخرِ دنیا بخواه
تا برایت از عشق بگویم
اما برای دوست داشتنت دلیل نخواه،
چون نمیتوانم برایش دلیل بیاورم
از دوست نداشتن نگو؛
چون نمیتوانم از خواستنت دست بکشم
و از فراموش کردن؛
چون نمیتوانم از حافظهام بیرونت کنم...
و راستش من فکر میکنم
عشق...
مجموعهی همین نتوانستنهای آدم است!
#عاشقانه #خاص #تنهایی #دلتنگی #جانان #دلبرانه #حرف_حساب #حرف_دل #ویسگون #لایک_بازنشر_یادت_نره #ستایش_قلب_سربی
- ۲.۱k
- ۰۹ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط