هر صبح عبور می کنی از پلک هایم و در من طلوع می کنی با رقص خورشیدیت در چشمانم دستانم به بار می نشیند از شکوفه های دوست داشتنت وهزار بادبادک رویا در آسمان دلم رها می شود مست از عطر تو گنجشک ها زیر پوستم می دوند تا بخوانند نغمه ماندن را
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.