السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
دوستان متن زیر رو بخوانید حتما
گفتگو با احمد اقوام شکوهی
گفته میشود از ۶۰سال پیش تا الان شما حتی یک روز هم مرخصی نگرفتهاید.
بله. نشده که حتی یک روز را نیایم.
بالاخره حتما یک بیماری یا گرفتاری در طول ۶۸ سال برایتان پیش آمده...
حتی نشده که برای بیماری، نقارهزنی را تعطیل کنم. وقتی که جوان بودم، یک روز تب شدیدی داشتم ولی نقاره را تعطیل نکردم. هر وقت هر بیماری که داشتم خود حضرت رضا (ع) شفا دادند. چهار پنج سال پیش دو تا کلیه ام به مشکل خورد. یک بار دیگر دلدرد شدیدی گرفتم که گفتند یا زخممعده است یا زخم انثیعشر. از خود حضرت خواستم که شفا عنایت کنند. تا الان هم دوباره محتاج دکتر نشدهام.
یادم هست حدود ۳۰ سال قبل برای معاینه چشم پیش چشمپزشک رفتم. با یک چشمم خوب نمیدیدم. دکتر چند تا عینک گذاشت، باز هم خوب ندیدم. آخر سر گفتند چشمم آب آورده و باید خیلی زود عمل شود. من هم به خاطر نقارهخانه نمیتوانستم بستری شوم. برای همین یک روز، قبل از رفتن به نقارهخانه اول رفتم طرف گنبد. چشمم را روی گنبد گذاشتم و نجوایی با حضرت کردم. الان حدود ۳۰ سال از این ماجرا میگذرد و چشمهای من هیچ تفاوتی با هم ندارد. میخواهم بگویم اینها همه از لطف حضرت است، وگرنه من نمیتوانستم در طول این سالها بدون وقفه این کار را انجام دهم.
منبع: رجانیوز
دوستان متن زیر رو بخوانید حتما
گفتگو با احمد اقوام شکوهی
گفته میشود از ۶۰سال پیش تا الان شما حتی یک روز هم مرخصی نگرفتهاید.
بله. نشده که حتی یک روز را نیایم.
بالاخره حتما یک بیماری یا گرفتاری در طول ۶۸ سال برایتان پیش آمده...
حتی نشده که برای بیماری، نقارهزنی را تعطیل کنم. وقتی که جوان بودم، یک روز تب شدیدی داشتم ولی نقاره را تعطیل نکردم. هر وقت هر بیماری که داشتم خود حضرت رضا (ع) شفا دادند. چهار پنج سال پیش دو تا کلیه ام به مشکل خورد. یک بار دیگر دلدرد شدیدی گرفتم که گفتند یا زخممعده است یا زخم انثیعشر. از خود حضرت خواستم که شفا عنایت کنند. تا الان هم دوباره محتاج دکتر نشدهام.
یادم هست حدود ۳۰ سال قبل برای معاینه چشم پیش چشمپزشک رفتم. با یک چشمم خوب نمیدیدم. دکتر چند تا عینک گذاشت، باز هم خوب ندیدم. آخر سر گفتند چشمم آب آورده و باید خیلی زود عمل شود. من هم به خاطر نقارهخانه نمیتوانستم بستری شوم. برای همین یک روز، قبل از رفتن به نقارهخانه اول رفتم طرف گنبد. چشمم را روی گنبد گذاشتم و نجوایی با حضرت کردم. الان حدود ۳۰ سال از این ماجرا میگذرد و چشمهای من هیچ تفاوتی با هم ندارد. میخواهم بگویم اینها همه از لطف حضرت است، وگرنه من نمیتوانستم در طول این سالها بدون وقفه این کار را انجام دهم.
منبع: رجانیوز
۳۸۶
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.