فیک مافیایی
فیک مافیایی
ویو ا/ت :
من چند روز پیش سفر کردم به کره جنوبی من کیم ا/ت هستم
وقتی داشتم سرمو گرم میکردم که یهو یکی در میزد ورفتم دیدم
دوستم با یه پسر اومده بود به خونه ی من
دوستم:خوب رفیق زود باش وسایل هاتو ججمع کن
برو خونه ی جیمین
ا/ت:چیی مگه من چیکار کردم
دوستم:اوه یادت رفته تو توشطرنج باختی
من که گفتم میرم یکی رو میارم
جیمین: زود باش وقت زیادی نداریم
ا/ت:اوه باشه الان میرم وسایلمو بر میدارم
جیمین: مهم نیس توخونه وسایلشو دارم
ا/ت:چیی الان
دوستم: آره خوب
ویوجیمین:
ا/ت همش غورر میزد برا همین برداشتمش
وسری بردمش خونه و
به ا/ت گفتم
جیمین: خوب آماده ای قوانین خونه رو بگم
ا/ت :نه فکر نکنم آماده باشم
جیمین: فیلم بازی در نیار
ا/ت:اه باشه
جیمین:
یک. از خونه فرار نمی کنی وگرنه تبیه بزرگی سراغته
دو. خراب کاری ممنوعه
سه. وقتی هر کاریو میخوای انجام بدی اول از همه باید از من اجازه بگیری
کوچولو
ا/ت:به من نگو کوچولو من بزرگ شدم
جیمین: من هرچی دوست دارم صدات میکنم کوچولو
ا/ت:بسه (با عصبانیت)
جیمین: دلت تنبیه میخواد
ا/ت:نه😣
جیمین: خوب باشه
ا/ت:جیمین میشه یه اتاق بدی
جیمین: بله چرا که نه
دونبالم بیا
ویو ا/ت:
جیمین داشت من رو میبرد به سمت اتاق
من خیلی هیجان داشته بودم که دیدم یهو
جیمین بهم گفت
جیمین: امم ا/ت من دستشویی دارم
ا/ت:چییی الان شوخیت گرفته
جیمین: نه شوخیم نگرفته
ا/ت:نه خیرم دوروغ میگی
جیمین: نه راست میگم به جون آجوما
آجوما: بله باهام کاری داشتین
جیمین: نه من که کاری ندارم بهت بگم
آجوما:😐
جیمین: آآآآ
آجوما: چی گفتی
جیمین: اه ا/ت باور نمیکرد من دستشویی دارم
گفتم که به جون آجوما دستشویی دارم
ا/ت: خنده
آجوما: همم باشه
جیمین: هممم(باعصبانیت به من زول زد)
خوب من برم دستشویی
ا/ت:همم باشه
ویو جیمین: منو برد به اتاق و گفت
جیمین: شبت بخیر (در رو محکم بست)
ویو ا/ت:
من رفتم لباس خوابم رو عوض کنم و خوابیدم
ویو جیمین: من رفتم خوابیدم
خوب پارت بعدی میزارم فقط باید ۳۰ تایی بشم
ویو جیمین: من رفتم خوابیدم
ویو ا/ت :
من چند روز پیش سفر کردم به کره جنوبی من کیم ا/ت هستم
وقتی داشتم سرمو گرم میکردم که یهو یکی در میزد ورفتم دیدم
دوستم با یه پسر اومده بود به خونه ی من
دوستم:خوب رفیق زود باش وسایل هاتو ججمع کن
برو خونه ی جیمین
ا/ت:چیی مگه من چیکار کردم
دوستم:اوه یادت رفته تو توشطرنج باختی
من که گفتم میرم یکی رو میارم
جیمین: زود باش وقت زیادی نداریم
ا/ت:اوه باشه الان میرم وسایلمو بر میدارم
جیمین: مهم نیس توخونه وسایلشو دارم
ا/ت:چیی الان
دوستم: آره خوب
ویوجیمین:
ا/ت همش غورر میزد برا همین برداشتمش
وسری بردمش خونه و
به ا/ت گفتم
جیمین: خوب آماده ای قوانین خونه رو بگم
ا/ت :نه فکر نکنم آماده باشم
جیمین: فیلم بازی در نیار
ا/ت:اه باشه
جیمین:
یک. از خونه فرار نمی کنی وگرنه تبیه بزرگی سراغته
دو. خراب کاری ممنوعه
سه. وقتی هر کاریو میخوای انجام بدی اول از همه باید از من اجازه بگیری
کوچولو
ا/ت:به من نگو کوچولو من بزرگ شدم
جیمین: من هرچی دوست دارم صدات میکنم کوچولو
ا/ت:بسه (با عصبانیت)
جیمین: دلت تنبیه میخواد
ا/ت:نه😣
جیمین: خوب باشه
ا/ت:جیمین میشه یه اتاق بدی
جیمین: بله چرا که نه
دونبالم بیا
ویو ا/ت:
جیمین داشت من رو میبرد به سمت اتاق
من خیلی هیجان داشته بودم که دیدم یهو
جیمین بهم گفت
جیمین: امم ا/ت من دستشویی دارم
ا/ت:چییی الان شوخیت گرفته
جیمین: نه شوخیم نگرفته
ا/ت:نه خیرم دوروغ میگی
جیمین: نه راست میگم به جون آجوما
آجوما: بله باهام کاری داشتین
جیمین: نه من که کاری ندارم بهت بگم
آجوما:😐
جیمین: آآآآ
آجوما: چی گفتی
جیمین: اه ا/ت باور نمیکرد من دستشویی دارم
گفتم که به جون آجوما دستشویی دارم
ا/ت: خنده
آجوما: همم باشه
جیمین: هممم(باعصبانیت به من زول زد)
خوب من برم دستشویی
ا/ت:همم باشه
ویو جیمین: منو برد به اتاق و گفت
جیمین: شبت بخیر (در رو محکم بست)
ویو ا/ت:
من رفتم لباس خوابم رو عوض کنم و خوابیدم
ویو جیمین: من رفتم خوابیدم
خوب پارت بعدی میزارم فقط باید ۳۰ تایی بشم
ویو جیمین: من رفتم خوابیدم
۱۲.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.