هر روز ؛روضه داشت حسینیه ی دلش
هر روز ؛روضه داشت حسینیه ی دلش
این مدّتی که بود بدون #برادرش
یک سال و نیم میل تبسّم نکرده بود
از خنده رو گرفت ، لب روضه پرورَش
یک سال و نیم بود که خونابه می چکید
گاه از کنار روسری اش ؛ گاه از پرش
یک سال و نیم بود که او آب رفته بود
یعنی که بیشتر شده بود عین #مادرش
یک سال و نیم غیر کبودی و زخم و درد
چیزی دگر نبود در اعضای پیکرش
وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید
مثل #حسین سرور و سالار بی سرش
محمد قاسمی
#شیعه#شهادت#زینب #یازینب_کبری
این مدّتی که بود بدون #برادرش
یک سال و نیم میل تبسّم نکرده بود
از خنده رو گرفت ، لب روضه پرورَش
یک سال و نیم بود که خونابه می چکید
گاه از کنار روسری اش ؛ گاه از پرش
یک سال و نیم بود که او آب رفته بود
یعنی که بیشتر شده بود عین #مادرش
یک سال و نیم غیر کبودی و زخم و درد
چیزی دگر نبود در اعضای پیکرش
وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید
مثل #حسین سرور و سالار بی سرش
محمد قاسمی
#شیعه#شهادت#زینب #یازینب_کبری
۱.۱k
۲۳ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.