غـبـطـه ( غـزل )

دل انـبــار مـاتـمـسـت ؛ از چـه بـایـد گـفـت ؟
تـن کـولـه‌بـار غَـمَـست ؛ از چـه بـایـد گفـت ؟

وای بـر حـال آن درخــت ، پـهـنـه بـر کـاهـی :
دولا پـیـچ و خَـمَـسـت ؛ از چه بـایـد گـفـت ؟

خنـده ، گـریـه مـی‌کـنـد بـر لـب‌ دوخـتـگان !!
درصحن سکوت‌ حاکمست ؛ ازچه‌ باید گفت؟

مـغـز خـاکـستـر شـد دگـر از سـوز سـیـگار ..!
سر محـو دود و دَمَـسـت ؛ از چه باید گفت ؟

سـاعـت هم با دغـدغـه می‌گـذشـت و شـهـر :
وقتی درهـم برهَـمَـست ؛ از چه بایـد گفـت ؟

خـود پـیـشـواز جـور و فـقــر رفـتـه‌انـد ، آری
کـوتاهـی در مـردمـست ؛ از چه بایـد گفـت ؟

جوی و سبزه در اَملَـشـست ، زانکه کاوشـگر :
دنـبال چـاه زمـزمـست ؛ از چـه بایـد گفـت ؟

جهـل ، قفلـست به روی مغز ، کلید آن‌ هم گم
میخ ، چهارنعل‌ محکمست ؛ ازچه‌ باید گفت؟

بنـد یـا گَنـد و یـا گـزنـد یا ننـگ و یـا جنـگ‌ ..
دسـتـاورد آدمــســت ؛؛ از چـه بـایـد گـفـت ؟

#غبطه
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۱۳_۱۰_۱۴۰۱
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
دیدگاه ها (۰)

طـرب کُش ( دوبـیتـی )

چـرک‌آلـود ( غـزل )

پـریـچـهـر ( دوبـیتـی )

پُـک و سـیـگار ( ربـاعـی )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط