نم نمک دارم به تو احساس پیدا می کنم
نم نمک دارم به تو احساس پیدا می کنم
هی ورق بر می زنم هی آس پیدا می کنم
چشم های گرد و شیرینی که دل را می برد
من درون چشم تو گیلاس پیدا می کنم
هیچ حسی در جهان زیباتر از این نیست که
من به اسم کوچکت وسواس پیدا می کنم
در نمازم فکر می کردم به زیبایی تو
کافرم کردی بیا اخلاص پیدا می کنم
فرض کن من باشم و تو در کنار زنده رود
وای ...می روم عکاس پیدا می کنم
خوب گشتم هیچ سنگی لایق دستت نبود
صبر کن من عاقبت الماس پیدا می کنم
هی ورق بر می زنم هی آس پیدا می کنم
چشم های گرد و شیرینی که دل را می برد
من درون چشم تو گیلاس پیدا می کنم
هیچ حسی در جهان زیباتر از این نیست که
من به اسم کوچکت وسواس پیدا می کنم
در نمازم فکر می کردم به زیبایی تو
کافرم کردی بیا اخلاص پیدا می کنم
فرض کن من باشم و تو در کنار زنده رود
وای ...می روم عکاس پیدا می کنم
خوب گشتم هیچ سنگی لایق دستت نبود
صبر کن من عاقبت الماس پیدا می کنم
۷.۲k
۰۱ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.