طبیعت شمال
امروزبه خانه ایی دزدی رفتم انقدرتوت کندم وخوردم سراخر صاحب باغ اومدوگفت خسته نباشی ؟گفتم مچکرم!گفت کمک نمیخوای؟ گفتم چرا؟یهودیدم بابام اومدیه چک ویه لگد زدبه من بلندشدم دیدم ساعت گوشی زنگ میخوره باخودم گفتم عجب خوابی بود بلندشدم رفتم سرکار🤣🤣🤣🤣
۱.۲k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.