تقدیم به همسران جامانده ی حاجی های شهید

.
تقدیم به #همسران جامانده ی #حاجی های #شهید
.
#چمدان را که جمع می کردیم، هرکسی یک نفس #دعا میخواست
پسرت عاقبت به خیریّ و ، دخترت اذن کربلا می خواست
.
اسم ها را نوشته بودی تا، هییچ قولی ز خاطرت نرود
مرد همسایه #شیمیایی بود، همسرش وعده ی شفا می خواست
.
من که این سالها قدم به قدم، پا به پای تو زندگی کردم
در خیالم دمی نمی گنجید، دل بی طاقتت چه ها می خواست
.
تو #شهادت مقدرت بوده، گرچه از جنگ زنده برگشتی
#ملک_الموت از همان اول، قبض روح تو را #مِنا می خواست
.
عصر روز گذشته در #عرفات، در مناجات عاشقانه ی خود
تو چه گفتی که من عقب ماندم؟؟که خدا هم فقط تو را می خواست؟!
.
ما دوتن هر دو همقدم بودیم، لحظه لحظه کنار هم بودیم
کاش با هم #عروج میکردیم، کاش میشد
اگر
خدا
می خواست
دیدگاه ها (۱)

قدیما رسم بود اگر کسی عزادار می شد نمک به زخمش نمی ریختند ول...

انگشتر اهدایی آقا به شهید محسن حاجی حسنی کارگر...افسران

"بر آل سعود لعنت"♥•٠·لعنت به جفا کردن شورای سقیفهلعنت به خلا...

چقدر خوبه اولین مطلبی که انسان میزاره چهره نورانی نایب امام ...

پارت2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط