می گفت

می گفت:

جوان تر که بودم و تحت تاثیر رسانه های ملی! فکر می کردم که واقعا ما علاقه مند به آزادی فلسطین! هستیم!
قلبا مسلمونا را دوست دارم و تلاش می کنم که هر کاری که از دستم بیاد انجام بدم
یک روز تصمیم گرفتم بروم فلسطین و من هم مثل اونها با سنگ هم که شده مقابل ظلم به ایستم.
رفتم و یک کوله پشته و یک کفش درس حسابی و آذوقه تهیه کردم!
زدم به راه! اما دوستانی که خبر دار شده بودند با نیروی نظامی مانع از حرکتم شدند!

سالها طول کشید و فکر کردم! هر سال یک جای دنیا مسلمانان را قتل و غارت می کنند و رسانه ها اشک تمساح می ریزند!
آب از آب هم تکان نمی خورد! فقط چند روزی عده ای شعار مرده باد و زنده باد سر می دن و تمام.

می گفت:
لیاقت من از اون زن که اسلحه اش سنگ هست و پیکار میکنه کمتره!

من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
دیدگاه ها (۱۳)

گفتم: اهل کجایی! گفتن : یمنی هستی؟ شاید هم که بحرینی باشی؟ ی...

این تصاویر ظالمانه در همه جای کره زمین وجود داره.. فقط گاه...

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّـهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِ...

شب پیمانه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط