پارت

پارت ¹(☆•♡~)
♡ぢんげれ がめ♡
+؛اجاره ات رو دوباره ندادی!
_؛ببخشید خانم من...من
+؛وسایلت رو جمع کن
_؛اما..اما‌‌‌... خواهش میکنم!!
+؛از اینجا برو
_؛لطفا!...
+؛هاروکو...این دختر رو بنداز بیرون!
_؛باشه...باشه الان میرم خانم...
خانم سلیکا،یوریکا رو از خانه اش بیرون کرد. یوریکا مجبور بود دوباره دنبال خانه جدید بگردد.
*یوریکا؛دختر ۱۸ ساله،با قدی ۱۷۰ و نام کامل یوریکایا آکیهیکو،در نودل فروشی عادی کار میکند*
شب بود و موقع شام. او در یک نودل فروشی کار می‌کرد پس نودل آماده همیشه در کیفش نگه می داشت. فقط او نیاز به یک آبجوش داشت. او شروع به راه رفتن کرد و به یک مغازه کوچک رسید. از خوشبختی او،آن مغازه،آبجوش هم نیز می فروخت.
_؛روی شیشه مغازه،یک بنر زدن که قیمت آبجوش را نوشته.
یوریکا،کیف پولش را در آورد و رفت به شمت پیشخان و پول آبجوش را حساب کرد و ریخت روی نودل.

به قلم
میدوری چان:☆)
@tanjiro_1
بازنویسی
کچینا چان:♡)
@kechina
دیدگاه ها (۰)

پارت ²(☆•♡~) ♡ぢんげれ がめ♡از مغاره خارج شد و به سمت ...

پارت ³(☆•♡~) ♡ぢんげれ がめ♡کارت عجیبی بود،یک طرف کارت...

نزوکو

چقدر شبیه🫠💖<<<🫂💗>>>#انیمه_اوشی_نوکو🩵🌟لایک و فالو یادت نره🎀✨️...

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

دختر سایهPart=15 سرم رو دوباره گذاشتم رو میز &کایا سیسی+جونم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط