دوست داری از میان جمع پیدایت کنم

......
دوست داری از میان جمع پیدایت کنم
من که می دانم تو می خواهی تماشایت کنم

بی قراری، دائما این سو و آن سو می پری
تا مگر من یک نظر بر قد و بالایت کنم

هیچ می دانی که من هم آرزومند توأم؟
دوست دارم با تمام قلب شیدایت کنم

"آه از دست تو" بی پایان ترین گنج من است
می توانم تا ابد با ناله سودایت کنم

سالها اهل عبادت بودم اما سرنوشت
گفت می دانم چگونه اهل دنیایت کن

بعد هم طوری فریبم داد تا حاضر شوم
آبرویم را فدای شیطنت هایت کنم.....
دیدگاه ها (۳)

......کجایی نازنین یارم ؟ ببینی حال بیمارمطبیبان یک به یک گف...

.......واژه واژه این غزل را غرق مهرت میکنمدین و دنیای منی قص...

........دلی خسته و منتظر دارم ، برای توشکست پنجره ی انتظارم ...

.....روزهای هفته را با عشق تو سر میکنمتا به جمعه میرسم احساس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط