سیمخاردار

سیم‌خاردار

یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم‌خاردار دراز بکشد تا بقیه از روی او رد شوند.

یک جوان فورا با شکم روی سیم‌خاردار خوابید. همه رد شدند جز یک پیرمرد.

گفتند:
بیا!

گفت:
نه! شما برید! من باید وایستم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!

چسبیدن به سیم‌خاردار کجا و چسبیدن به مقام و جایگاه کجا.
دیدگاه ها (۰)

پول توجیبی همایونی | نیم‌میلیون دلار پول توجیبی سالانه ولیعه...

#یاس_کبود | هم‌ردیف پیامبران و امامان🔹سخن گفتن درباره حضرت ز...

🎬 #کلیپ «وزیر امام‌ زمان»👤 استاد #رائفی_پور 🔺 در حکومت امام ...

#یک_دقیقه_کتاب | حضرت زهرا در یک جامعۀ ضد زن🔹 حضرت در جامعه‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط