می شنوم و می گذرم

می شنوم و می گذرم ...
درمقابل تمام قضاوت ها ...
کج فهمی ها ...
ناباوری ها ...
و دروغ ها،...
قبل ترها جور دیگری بودم ..
به راحتی می شکستم ...
با هر صدایی ...
ضربه ای. ...
حالا اما،دیر می شکنم ...
و این شکستن بی صداتر از همیشه ...
اتفاق می افتد ...
تکه های شکسته ام را جمع می کنم،...
لبخند می زنم تا ترک هایش دیده نشود....
می شنوم می گذرم ...
و مدام با خودم تکرار می کنم ...
این اصل دیرینه ی همیشگی را،
که هیچ کس ...
هم اندازه ی تنهایی ات بزرگ نیست . . .

#حاتمه_ابراهیم_زاده
دیدگاه ها (۱)

بی هیچ هراسیبی ذره ای تردیددلت را به من بسپاریک عمر پناهت می...

انقدر که در هر غزلی از تو نوشتمدر عشق گمانم شده یک شهر رقیبم...

انگار که خداوند...معشوقه‌ای داشته باشد!انگار که معشوقه‌اش‌.....

تا تو پیدا آمدی پنهان شدمزانکه با معشوق پنهان خوشتر استدرد ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط