دوباره زنگ میزنه میگهعلی منم ممد رفیق یزدیت

دوباره زنگ میزنه میگه:علی منم ممد رفیق یزدیت

دوباره علی میگه:اقا من اصلا رفیق یزدی ندارم و گوشی رو میذاره.

یزدیه خسته و دل شکسته میره میشینه توی چمن روبه روی ساختمون تا یه کم استراحت کنه که یهو چند نفر میبینه که قیافشون به دزدا میخوره

با خودش میگه:الان اینا میان پول های منو میگیرن و کتکم میزنن.چطوره خودم پول هامو بدم دیگه کتکه رو نخورم

دزدا رو صدا میکنه میگه: اقا این پول برگشتن منه....اینم چند تیکه نون واسه تو راهمه.شما اینو بگیرید اما دیگه کتکم نزنید!

دزدا یه فکری میکنن و میگن:نه ما تازه دزدی کردیم.اصلا بیا این 50هزار تومن هم مال تو.پول ها رو میدن و میرن.

یزدیه با خودش میگه:چطوره برم یه اصلاحی بکنم یه حموم عمومی برم یه دست کت و شلوار هم بگیرم برگردم یزد و به ننه ام بگم رفیقم به من کار داد من نخواستم نگم که رفیقم نامردی کرد.

حموم میره و کت و شلوار هم میگیره و موقع برگشتن یه خانومی واسش بوق میزنه که اقا بیا سوار شو اقا بیا سوار شو

یزدیه میگه :خانوم ولم کن تو رو به خدا.من اصفهانی نیستم.بچه شهرستانم زود گول میخورم.الانش هم از همه گول خوردم شما دیگه اذیتم نکن...!

زنه از ماشین پیاده میشه و میگه اقا من از تیپ و قیافت خوشم اومده میخوام برام کار کنی...کار میکنی؟؟

یزدیه میگه :باشه و میرن اونجایی که زنه کار میکرده

زنه یه پوشاک زنجیره ای داشته.یه غرفش رو میده دست پسره.6ماه میگذره و از برکت دست یزدیه کار و کاسبیه زنه میگیره.زنه میاد بهش میگه:تو خوب واسه من کار کردی.اگه میخوای بیا دخترم هم بگیر.قبول میکنه و عروسی میکنه و یه مدت میگذره...

بعد یه مدت زن یزدیه بهش میگه:ممد یه مجلس شراب خوریه بالای شهر میای بریم؟میگه باشه بریم.

میرن و میشینن یه گوشه ی مجلس

حالا اون گوشه ی مجلس کی نشسته بوده؟نامزد سابق یزدیه که حالا میشد زن اصفهانیه با خود اصفهانیه

یزدیه میگه ساقی اول من.میگن :بگو

میگه: 

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد و به قولش وفا نکرد

همه میزنن

میگه: 

پیک دوم رو بزنید به سلامتی اون 3تا دزدی که به دادم رسیدن و بهم پول دادن

همه میزنن

میگه:

پیک سوم هم بزنید به سلامتی اون زنی که بهم کار داد و این دختری که الان زنم شده

همه میزنن

خب هرچی بود به اصفهانیه پرونده بود دیگه

اصفهانیه هم بهش بر میخوره میگه:ساقی دوم من

میگن:بگو

میگه:

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد و به قولش وفا کرد

همه میزنن

میگه:

پیک دوم رو بزنید به سلامتی اون 3تا دزدی که دزد نبودن و من فرستاده بودمشون

همه میزنن

میگه:

پیک سوم هم بزنید.....قسم خورده بودم نگم اما میگه....پیک سوم رو بزنید به سلامتی اون زنی که مادرمه
و دختری که خواهرمه...!!!

فقط نمیخواستم چشم رفیقم تو چشم نامزدش بیوفته تا دوباره غصه بخوره ...

بسلامتی یه همچین رفیقایی ...
دیدگاه ها (۴)

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد و به قولش وفا کر...

عاشق ترین مرد آدم بود که بهشت رابه لبخند حوا فروخت،حوا که بغ...

👇 👇 👇 👇 دوتا رفیق بودن یکی یزدی و یکی اصفهانییزدیه اسمش محمد...

♡ﻗﺼﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﻮﺩ.. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ... ...

༻꫞ Aiura ꫞༺سلام بیبی هام💋احوالتون؟ خب میخوام درمورد یه چیزی ...

خدا بیامرزه اقاولدبیگی ..باند راکی ۱ ..دهه ۷۰ و اول ۸۰ ..بچه های ایلام و هرسین ..باندهای خلاف خشن ..تو کل ایران دست این منطقه ها بود..الان بازار باشه کوهدشت ..

خندیدن ماه پارت اول فصل دوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط