حیفاست خودت ساکن اینکوچهنباشی



حیف‌است خودت ساکنِ این‌کوچه‌نباشی
عطرت به مشام آید ازاین حول‌وحواشی

کافی‌ست صدای قدمت بشنود، این دل
تا لرزد و از عـشـق تـو گـردد مــتـلاشـی

ای کاش شود ایـن دلِ مـن مـثلِ کبوتر
بر بامِ تو آن لحظه که هی دانه بپاشی

حق است کمی فکر کنی، ساده نخندی
بر گریه‌ی ایـن عـاشـقِ دیوانه‌ی ناشی

ای رازِ دلـم سـعی نـکـن، بستـه بـمـانی
از چشم ورم کرده ی من بر همه فاشی

دل خانه‌ی عشق است مبادا که به چنگت
ایـن پاکـتـرین هـدیه‌ی هـسـتی بخراشی

#منصورپیکانپور



‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❁ᭂ࿐✰•✦❀𝓛𝓞𝓥𝓔
دیدگاه ها (۰)

کاش همه‌ی زن‌ها مَردی را داشتندکه عاشق‌شان بودمَردی که حرف‌ه...

من سرم را شیره میمالم که یادت نیستمپشت حجمی بیخیالی دوستت دا...

✾◍⃟🦋࿐دلم غمگین تراز هر شبدو چشمم باز بی خواب استببار ای آسما...

چشمان تو خونریز ترین قاتل دنیاست تسلیم دلم برصف مژگان تو پید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط