😔 😔 😔 😔
دیدگاه ها (۲)

هست؟غمگین تر از آن بانویی؛که به ناچار،تنش را به حصاری داده؟ق...

قهوه‌اش را که نوشید چشمانش را بستآرام تکیه داد...انگار کسی ر...

می‌ نویسم #توسنجاق می کنم رویِ قلبم،و تپیدن آغاز می‌شود...

کاش بودی تا دلم تنها نبود😔 😔 😔 😔 جات خیلی خالیه پدر 😔 😔 😔

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط