پارت دوم رمان ماه عسل
پارت دوم رمان ماه عسل
خیلی مهربون و عاشق دارم؛ که
البته چند سال داریم باهم زندگی
می کنیم؛ البته یه چیزی رو بهت
بگم تاجلوی خانومم سوال نکنی؛
ممکنه دل گیر بشه٠
من: خوب چی؛؟-سیاووش: من و
خانومم هیچ موقع بچه دار نمی
شیم؛ و خانوم من هم از این بابت
خیلی از خدا دل گیر؛ بخاطر همین
یه وقت از خانومم نپرسی بچه
هاتون کجا هستن؟_قول می دی
نپرسی؟ من: من که حرفی ندارم؛
حتما قول می دم٠
حالا اجازه هست پیاده بشم؟
سیاووش خودش از ماشین پیاده
شد و من هم درو باز
#استعداد نویسندگی دارم #خود جوش #-#وغریضی#-#دلبردورانی#-#ملیحه دورانی هستم#-#دو اسمی#-#ادبیات می نویسم#-#از تالش#
خیلی مهربون و عاشق دارم؛ که
البته چند سال داریم باهم زندگی
می کنیم؛ البته یه چیزی رو بهت
بگم تاجلوی خانومم سوال نکنی؛
ممکنه دل گیر بشه٠
من: خوب چی؛؟-سیاووش: من و
خانومم هیچ موقع بچه دار نمی
شیم؛ و خانوم من هم از این بابت
خیلی از خدا دل گیر؛ بخاطر همین
یه وقت از خانومم نپرسی بچه
هاتون کجا هستن؟_قول می دی
نپرسی؟ من: من که حرفی ندارم؛
حتما قول می دم٠
حالا اجازه هست پیاده بشم؟
سیاووش خودش از ماشین پیاده
شد و من هم درو باز
#استعداد نویسندگی دارم #خود جوش #-#وغریضی#-#دلبردورانی#-#ملیحه دورانی هستم#-#دو اسمی#-#ادبیات می نویسم#-#از تالش#
۳.۸k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.