my black star

my black star
ستاره مشکی من
پارت اخر p 10 (end)

اون مهمونی تموم شد ، کوک و ا.ت برگشتن کره ، نزدیکای ۴ صبح بود
کوک: ا.ت با اجازه کی این لباس رو پوشیدی ؟
ا‌.ت: به تو چه ربطی داره کص*کش(هوی خانم ا.ت حواست باشه به بچم چ میگییی)
کوک:الان بهم چی گفتی؟!
ا‌.ت تفنگش رو که همه جا همراهشه رو از پشت پالتوش در آورد و سمت کوک گرفت
ا.ت:دیگه بسه ، خسته شدم سر هر چیز کوچیکی به فاکم میدی و اذیتم میکنی دیگه حق نداری همچین کاری کنی،میدونی من کیم ؟ من گرگ میشم قوی ترین رئیس بزرگترین باند مافیا آسیا ، تو فک کردی کییی هستی؟
کوک اشک هاش نم نم از چشماش می‌ریخت
ا.ت میخواست ماشه رو بکشه که..
کوک: ا.ت من دوست دارم!
یهو یه اشک از چشم سمت راست ا.ت میوفته پایین
کوک:ا.ت من عاشقت شدم ، من بدون تو نمیتونم ط من میخوام حتا برای یه ثانیه هم که شده بو ی تورو حس کنم و لبخند بزنم
تفنگ از دست ا.ت میوفته
کوک میاد بغلش میکنه
ا‌.ت:م...ن..م ع..اش..قتم ک..وک
کوک:هیش،میدونم هیچی نگو
کوک:هرکس که بخواد به آسیب زدن بهت فکر کنه ، اول باید با من طرف شه من،محافظ مراقب و قهرمانت میشم،تو همه چیز منی و من تا آخرین نفس برای تو میجنگم ...

end
امیدوارم این فیک رو دوست داشته باشین
منتظر کارای بعدیم هم باشین
دیدگاه ها (۲۲)

https://wisgoon.com/bts.6315کیوتا ایشون یه فیک نویس عالی هست...

https://harfeto.timefriend.net/17146492916340بگین >>>

لابد افغانستان:////

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط